responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 322

مزاج ناشى مى‌گردد، و لذا بيمارى شهوت كلبى‌ [1] در بيشتر موارد از سردى مزاج (معده) به وجود مى‌آيد.

دليل بهره مندى جوانان از گوارش نيرومند، اين است كه آنان به اندازه صبيان به تهوع، قى و تُخَمه (ثقل و فساد معده) مبتلا نمى‌گردند، ولى صبيان به دليل بدى گوارش به اين عوارض دچار مى‌شوند.

دليل گرايش مزاج جوانان به صفراء اين است كه بيمارى‌هاى جوانان همه‌ [2] از نوع گرم است؛ مانند: تب غِب، و قى آنان صفراوى مى‌باشد، ولى بيشتر بيمارى‌هاى صبيان‌تر و سرد است، و تب‌هاى آنان از نوع بلغمى مى‌باشد، و بيشترين چيزى كه با قى از دهان آنان بيرون ريخته مى‌شود، بلغم است.

اما رشد صبيان (كه از دلايل گرمى مزاج آنان شمرده شد) در حقيقت از قوت گرمى مزاج آنان نيست، بلكه از رطوبت بسيار آنان مى‌باشد و نيز اشتهاى زياد ايشان بر كمبود گرمى دلالت مى‌كند، اين بود ديدگاه دو گروه از طبيبان و دلايل آنان.

نظريه جالينوس در اين باره‌

جالينوس با رد هر دو گروه، معتقد است كه گرمى مزاج صبيان و جوانان در اصل‌ [3] برابر است، ليكن گرمى مزاج صبيان از حيث مقدار بيشتر و از حيث كيفيت، يعنى شدت و قوت،


[1] بيمارى اشتهاى سگانه،- اشتهاى كاذب. به بيمارى اطلاق مى‌شود كه معده احساس گرسنگى مى‌كند، ولى بدن نياز به غذا، ندارد.

[2] در بعضى از نسخه‌هاى قانون (جلّها) دارد؛ يعنى: اكثر بيمارى‌هاى جوانان، نه (كلّها) همه و اين نسخه (اكثر) به نظر درست‌تر است.

[3] مقصود از حرارت در اصل، چنان كه شارحان قانون تصريح نموده‌اند، حرارت غريزى، مى‌باشد، در تبيين حرارت غريزى مى‌توان گفت، آنچه از حرارت تصور مى‌شود، عبارتند از:

1. حرارت محسوس از آتش؛ 2- حرارت محسوس از نور؛ 3. حرارت محسوس از حركت و استحكاك؛ 4. حرارت محسوس از بدن حيوان.

به نوع چهارم از حرارت در تعبير حكما و اطبّا حرارت غريزى اطلاق مى‌گردد و در بيان حقيقت آن آراى مختلفى ارائه شده است. بعضى آن را از مزاج روح مى‌دانند، و بعضى از مزاج بدن، ارسطو آن را حرارت فلكى كه همراه با نفس بر بدن افاضه شده، مى‌داند كه در ماهيت و نوع از ديگر حرارت‌ها متمايز بوده و آلت براى طبيعت است.

شيخ الرئيس در كتاب شفاء از ارسطو چنين حكايت مى‌كند:

حرارتى كه بواسطه آن بدن علقه نفس را مى‌پذيرد، از جنس حرارت عنصرى (آتش) نيست بلكه از جنس حرارتى است كه از اجرام آسمانى افاضه مى‌شود به دنبال حرارت آسمانى، حيات افاضه مى‌گردد بر خلاف حرارت عنصرى، و با مفارقت نفس از بدن حرارت غريزى نيز از بدن خارج مى‌گردد، لذا بدن رو به تعفن مى‌رود، فيضان حرارت غريزى از اجرام آسمانى به گونه اشعه افكنى نيست، بلكه مانند فيضان قوا بر ارواح مى‌باشد، ابن ابى صادق مى‌گويد: حارّ غريزى، جوهرى آسمانى، گرم وتر، لذت بخش، كه در آن هيچ حدت و سوزش وجود ندارد.

اين نظريه بسيارى از طبيبان است، ولى جالينوس حرارت غريزى را از آتش عنصرى آميخته، با ساير عناصر تشكيل دهنده بدن، مى‌داند، و رازى نيز به اين نظريه تمايل نشان داده است و حرارت غريزى را نوعى آتش مى‌داند.

نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 322
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست