نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 321
3. ترعرُع، سن پس از استحكام اعضا و روييدن دندانها، و پيش از بلوغ؛
4. نوجوانى و بلوغ، تا زمانى كه موى در صورت سبز شود؛
5. فتى (اول جوانى)، اين سن تا زمانى است كه رشد و نمو متوقف گردد.
مزاج سن صبيان، يعنى: طفوليت تا انتهاى سن تازگى، از حيث گرمى مانند
اعتدال است، و از حيث ترى زياده بر اعتدال مىباشد.
[1]
اختلاف طبيبان درباره مزاج كودك و جوان
بين طبيبان گذشته در خصوص گرمى مزاج كودك و جوان، [2] اختلاف نظر وجود دارد:
گروهى از آنان مىگويند: گرمى مزاج كودك شديدتر است، لذا رشد و نمو
بيشتر و افعال طبيعى ايشان از قبيل، اشتها و گوارش بيشتر و دايمىتر مىباشد.
ديگر اين كه حرارت غريزى گرفته شده از نطفه در صبيان، متراكمتر و
تازهتر است. [3]
گروه ديگرى از طبيبان مىگويند: گرمى غريزى در مزاج جوانان به مراتب
قوىتر مىباشد، زيرا خون ايشان، بيشتر و با قوامتر است، لذا بيشتر و شديدتر دچار
خون دماغ مىگردند، و دليل ديگر بر آن، تمايل زياد مزاج آنان به صفراويت است (و
لذا مزاج گرم ترى دارند) و حال اين كه مزاج صبيان به بلغم گرايش بيشترى دارد؛ و
ديگر اين كه جوانان حركات بدنى قوى ترى از خود بروز مىدهند و حركت از گرمى ناشى
مىباشد؛ و دليل ديگر، قدرت گوارش و هضم جوانان است و اين نيز از گرمى مزاج آنان
حكايت مىنمايد؛ اما اشتها (عدم اشتها در جوانان) لازمه گرمى مزاج نيست، بلكه
اشتها از سردى
[1] تعبير ابن سينا درباره مزاج صبيان «كالمعتدل» است، يعنى مانند
معتدل، زيرا در واقع گرم مزاج هستند، و درباره ترى نيز مىگويد: كالزايد، مانند
زايد بر اعتدال، تا با تعبير در گرمى هم آهنگ باشد.
[2] چنان كه ملاحظه مىشود الفاظ در اين بحث موافق با مصطلح
طبيبان مىباشد كه با معانى عرفى متفاوت است. به سن تا سى سالگى حداثت اطلاق شد كه
بخشى از آن سن صبا بود و در اينجا صبيان به همه سن حداثت اطلاق گرديد. لفظ شاب
«جوان» يعنى سن متوقفين از رشد كه بين سى تا چهل سالگى مىباشد.
[3] متراكمتر، يعنى گرمى اوليه ناشى از نطفه با تحليلها و
استفراغهاى عارض بر بدن از يكديگر جدا نشده، و تراكم خود را نگه داشته است، لذا
از شدت زيادى برخوردار مىباشد و تازهتر، يعنى به تولد وى نزديكتر است.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 321