نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 296
طبيعت زمين سرد و خشك است؛ يعنى به طبيعت خويش بدون اين كه علتى از
خارج آن را تغيير دهد، سردى محسوس و خشكى از آن پديدار مىشود.
وجود عنصر زمين، در عالم هستى عامل ثبات و نگه دارى اشكال و هيأتها
از فروپاشى مىباشد.
2. آب، جرمى يكسان كه جايگاه طبيعى آن سطح زمين و دربرگيرنده آن است،
و خود نيز دربرگرفته شده از سوى هوا مىباشد؛ اين وضعيت تا زمانى مىباشد كه زمين
و هوا در شرايط طبيعى و عادى خود قرار دارند (كه اكنون با توجه به خشكى بخشهايى
از زمين به لحاظ ايجاد شرايط زيستى، هوا در بسيارى از مناطق به زمين متصل شده
است.)
آب (نسبت به هوا و آتش)، سنگينى نسبى دارد، طبيعت آب، سرد وتر است؛
يعنى سرشت ذاتى آن به خودى خود و بدون اين كه علتى از بيرون با آن
معارضه
كند، سردى محسوس و حالت ترى از آن مشهود است. ترى در سرشت آب، حالتى
است كه به اندك سبب (از گرمى) به پراكندگى، و يگانگى، و شكل پذيرى سپس
رها كردن آن، واكنش نشان مىدهد (به سهولت هر شكلى را مىپذيرد و به
سهولت آن را از دست مىدهد.)
نقش وجودى آب در عالم هستى، ايجاد سلاست و روانى در سامان دهى
قالبهايى است كه در اجزاى آن، شكل پذيرى و تصويركشى و تعديل اراده
مىشود.
عنصرتر هر چند به آسانى قالبهاى شكلى را رها مىكند، ولى به آسانى
آن را مىپذيرد و عنصر خشك به سختى قالبها را مىپذيرد و در صورت پذيرش به دشوارى
آن را
ترك مىكند.
پس آن گاه كه خشك باتر، آميخته شود در تعامل بين آن دو، خشك ازتر،
كشيدگى و شكل پذيرى آسان را فرامى گيرد وتر نيز قوام و تعديل ايجاد شده در خود را
به قوت حفظ مىكند، پس خشكى به كمك ترى از پراكندگى رها مىگردد، و ترى به كمك
خشكى از ريزش، مصون مىماند.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 296