responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 295

فصل: اركان‌

اركان‌ [1]، اجسامى يكسان‌ [2] كه اجزاى نخستينِ بدن انسان و ديگر موجودات را تشكيل مى‌دهند، و به اجسام با صورت‌هاى (نوعيّه) [3] گوناگون تجزيه نمى‌گردند و اجسام مركب، پس از تجزيه به اين اركان منقسم مى‌گردند [4].

در اثر امتزاج اين عناصر با يكديگر، انواع از موجودات با صورت‌هاى نوعى مختلف به وجود مى‌آيند، طبيب بايد از جانب دانشمند طبيعى بپذيرد كه عناصر فقط چهار چيز است: دو عنصر سبك، آتش و هوا و دو عنصر سنگين، آب و زمين.

1. زمين، جرمى يكسان‌ [5] كه جايگاه طبيعى آن مركز همه عناصر است و در آن مكان به سرشت خود ساكن مى‌باشد و هرگاه قطعه‌اى از آن به اجبار جدا گردد، به سرشت خويش بدان باز خواهد گشت‌ [6]؛ اين همان سنگينى مطلق است.


[1] به جسم به اعتبار اين كه جزء بالفعل مركّب است «ركن» اطلاق مى‌شود و به اعتبار اين كه تركيب از آن آغاز مى‌گردد «عنصر» اطلاق مى‌شود و به اعتبار اين كه مركب با تحليل به آن منتهى مى‌گردد «أسطقس» اطلاق مى‌شود (تحفه سعديه، ج 1، ص 54).

[2] واژه «بسيط» كه در تعريف عناصر آورده شده دو معنا دارد: 1. آنچه جزء ندارد مانند نقطه در هندسه. 2- آنچه داراى اجزاى متشابه مى‌باشد، كه در عناصر معناى دوم مراد مى‌باشد كه جرجانى از آن به يكسان تعبير نموده است.

[3] مقصود از صور نوعيه كه در تعابير حكما آمده، اشكال و انواع مختلف از موجودات مى‌باشد، در واقع پس از تركيب عناصر و متعاقب به وجود آمدن امزجه، صور نوعى بر ماده ثانوى (ماده+ صورت جسمى) افاضه مى‌گردد و اين صور نوعى مقوم جوهر بوده و در واقع منشأ همه اختلاف انواع موجودات و صدور آثار مختلف از اشيا مى‌باشند. برخى از حكما صور نوعى را از عوارض مى‌دانند.

[4] چون هر يك از مركّبات را در قرع و انبيق وابگذاريم، همان عناصر را باز مى‌يابيم لذا صورت‌هاى نوعى از عناصر فاسد نگردد بلكه استحاله پذيرد و كيفيت‌هاى عنصرى آنها شكسته مى‌گردد (اقتباس از عيار دانش، ص 145).

[5] برخى از تعبير يكسان (بسيط) كرويت زمين و فقدان طعم و بو و رنگ را كه از لوازم مركبات است، استفاده نموده‌اند چنان كه قطب الدين شيرازى در تحفه سعديه، ص 58 نقل نموده، لذا با اين تعبير مقصود عناصر در حال خلوص مى‌باشد، چنان كه ابن سينا در شفاء بدان تصريح نموده و در انتهاى بحث اركان آن را آورده‌ايم.

[6] اين سخن بر اساس نظريه حكما درباره ميول عناصر به احياز (جايگاه‌ها) خود مى‌باشد، اگر سنگى را به هوا پرتاب كنيم به زمين بازمى گردد و دود و بخار به سمت بالا (عنصر آتش) مى‌رود بر اين مبنا ابن سينا در اشارات نظريه ميل اجسام را پذيرفته و نظريه جاذبه (زمين) را كه در بين برخى از حكما مانند ثابت بن قره، طرفدار داشته، رد كرده است. (گزيده از ترجمه كشف المراد شرح تجريد الاعتقاد، علامه شعرانى، ص 198)

نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 295
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست