responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 292

بيمارى‌ها و سبب‌هاى خاص‌ [1] و علايم آن، و شيوه درمان بيمارى و حفظ تندرستى، اين مباحثى است كه در صورت خفا بايد براى اثبات آن به برهان استدلال نمود؛ بطورى كه به تفصيل درباره ابعاد بيمارى‌ [2] و مقدار آن (شدت و ضعف) و مرحله زمانى آن‌ [3]) ابتداى بيمارى، تزايد، و ...) سخن گفت.

با توجه به آنچه گفته شد، اگر جالينوس براى اثبات موضوعات بخش اول (مبادى) دليل اقامه كند، نبايد به اعتبار اين كه طبيب است از وى پذيرفت، بلكه بدان سبب كه دوست دارد فيلسوف باشد [4]، اجازه دارد در اين موضوعات اظهار نظر كند، مانند فقيه اگر بخواهد درستى وجوب تبعيت از اجماع را اثبات كند نبايد به اعتبار فقيه بودن چنين كند، بلكه به اعتبار متكلّم‌ [5] بودن مى‌تواند استدلال كند، زيرا بر طبيب به حيثيت طب و بر

فقيه به حيثيت فقه روا نباشد، بر اثبات اين گونه موضوعات دليل اقامه كند كه مستلزم دَوْر باطل‌ [6] مى‌گردد.


[1] قيد خاص، براى خارج كردن سبب‌هاى كلى بيمارى؛ مانند: سبب مادى، سبب فاعلى و ... كه طبيب بايد بدون اقامه برهان بپذيرد.

[2] تفصيل در ابعاد بيمارى يعنى حد و فصول بيمارى را تبيين كند؛ مثلًا از نظر سبب بيمارى از جنس اعلاى آن شروع نمايد، آيا سبب سوءمزاج است؟ آيا سوءمزاج مادى است؟ آيا سوءمزاج صفراوى است؟ نوع آن را مشخص كند. اعراض و علائم آن را به تفصيل بيان كند تا از ديگر بيمارى‌ها تمييز داده شود.

[3] نسخه بولاق «توفيته» مى‌باشد كه معناى روشنى ندارد، لذا از نسخه آملى، ص 34 استفاده شد؛ يعنى «توقيته» كه اشاره به مرحله زمانى بيمارى است، كه نحوه تدبير، تغذيه و درمان در مراحل چهارگانه بيمارى متفاوت مى‌باشد چنان كه پيش از اين نيز اشاره شد.

[4] اين كه جالينوس دوست دارد فيلسوف باشد بنا بر حكايتى است كه در كتاب‌هاى تاريخى نقل شده كه رسم چنين بود هركس در همه اجزاى فلسفه كتابى تأليف مى‌نمود، ملقّب به فيلسوف مى‌گرديد و جالينوس در اين زمينه كتابى نوشت و آن را بر پادشاه زمان خود عرضه داشت و از وى آن لقب را در خواست نمود، پادشاه از فهم آن اظهار بى‌اطلاعى كرد و آن را براى فيلسوف زمان فرستاد و وى پس از مطالعه آن اظهار نظر نمود كه مصنف اين كتاب، سزاوار لقب فيلسوف نمى‌باشد و او مردى طبيب است، لذا ابن سينا گويا به اين حكايت تاريخى اشاره دارد. (تحفه سعديه، ص 53)

[5] متكلّم، عالم علم كلام را گويند و مبادى علم فقه در علم كلام اثبات مى‌گردد، كه امروزه علم اصول متكفّل بدان مى‌باشد.

[6] اگر طبيب بخواهد «مبادى» را به كمك مسائل علم طب اثبات كند، در حالى كه اثبات مسائل طب خود متوقف بر مبادى است، اين مستلزم دور مى‌باشد.

نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست