responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 74

است، و هر خنده‌ناك ناطق است، از اين قياس به طور يقينى نتيجه نمى‌شود كه هر انسان ناطق است به نحوى كه تصديق امكان نقيض آن جايز نباشد. زيرا خنده‌ناكى- يعنى: استعداد خنديدن- از آن‌جا كه معلول استعداد نطق است، تا ابتدا وجوب استعداد نطق و سپس تبعيت استعداد خنديدن از استعداد نطق براى مردم معلوم نباشد، نمى‌توان به يقين دانست كه امكان ندارد انسانى به وجود آيد كه استعداد خنديدن را نداشته باشد مگر از طريق حس، و حس هم در آنچه احساس نمى‌شود يا با تجربه به وجود آيد خلاف را منع نمى‌كند. امّا عقل هم ممكن است كه چون عادت خود را ترك كند در اين امر شكّ كرده و توهّم كند كه انسان‌ها همه به طور دائم داراى استعداد خنديدن نيستند، يا توهّم كند كه اگر هم دارند زائل شدنى است، زيرا خنده‌ناكى نه مقوّم و نه لازم بيّن الوجود ماهيت انسان است، مگر آن‌كه از اين طريق يقين حاصل كند كه ناطق بودن انسان ايجاب مى‌كند كه انسان خنده‌ناك باشد- اگر ناطقيت واقعا خنده‌ناكى را ايجاب كند در اين صورت به دليل ديگرى نياز نخواهد بود. و در اين صورت هم وجوب خنده‌ناكى را از راه علّت آن شناخته است و محال است پس از اين شناخت، بتواند از طريق خنده‌ناكى علت آن را [يعنى: ناطقيت را] تبيين كند. 73 و اگر فرض كنيم كه شخص تأليف كننده‌ى قياس مذكور ناطق بودن انسان را نمى‌داند، در اين صورت از طريق ناطق بودن انسان بر وى روشن نخواهد شد كه انسان خنده‌ناك است. حتّى اگر مثلا اين‌كه: هر خنده‌ناك ناطق است روشن و بيّن باشد، از اين‌جا ناطق بودن انسان چگونه مى‌تواند بيّن باشد؟ 74 به طور كلّى اگر ناطق بودن انسان نامعلوم باشد، وجهى براى طلب آن و تشكيل قياس وجود نخواهد داشت. و اگر [ناطق بودن انسان‌] معلوم نباشد و طلب شود، پس به طريق اولى صغراى قياس هم معلوم نخواهد بود و بايد طلب شود. 75 پس در اين صورت اين توهّم كه تمام انسان‌ها خنده‌ناك نيستند جايز خواهد بود. و در اين حال علمى كه از آن اكتساب مى‌شود جائز الزّوال خواهد بود، زيرا آن علم از اعتبار خنده‌ناك بودن هر انسان اخذ مى‌شود. و اگر [نتيجه‌ى قياس‌] از طريق وجوب خنده‌ناكى دانسته شود، كه عبارت از اعطاى علت ايجاب‌كننده‌ى خنده‌ناكى در نفس الامر است، پس واجب است كه اين علت، استعداد نطق باشد؛ بنابراين ناطق بودن هر انسان از ابتدا معلوم است و طلب آن توسط خنده‌ناكى تحصيل حاصل است. همين‌طور در مورد سياهى كلاغ، كه از طريق استقراء و تجربه مى‌گوييم كه هر كلاغ سياه است، فقط وقتى مى‌توانيم يقين داشته باشيم كه كلاغ داراى مزاج ذاتى‌اى باشد كه شأن آن سياه كردن همه‌ى پرهاى كلاغ باشد. بنابراين روشن شد كه به چيز يا حالى اگر سبب داشته باشد جز از طريق آن سبب نمى‌توان علم يقينى پيدا كرد. 76

نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 74
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست