نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 71
است و محال است كه معلول، علّت علت خويش باشد. زيرا پاسخ اين سخن اين
است كه حدّ اوسط و حدّ اكبر هريك ماهيت و ذاتى دارند و هريك از اين دو ذات مىتوانند
در چيزى تحقّق يابند؛ حدّ اكبر از حيث ذات خويش علّت حدّ اوسط از حيث ذات اوست؛ و
براى هريك از اين دو غير از اعتبار ذاتشان اعتبار بودنشان در چيز ديگرى هم هست.
اگر ذات حدّ اوسط نمىتواند تحقّق يابد مگر در حدّ اصغر، بدون ترديد حدّ اكبر علّت
وجود حدّ اوسط در حدّ اصغر خواهد بود؛ امّا اگر اين امر لازم نباشد، پس هم امر
ديگرى مىتواند علّت تحقّق حدّ اوسط در چيز ديگر باشد و هم حدّ اكبر مىتواند علّت
اين امر باشد. بههرحال، ذات حدّ اكبر يك چيز است و بودن حدّ اكبر در حدّ اصغر چيز
ديگرى است. و جايز است كه وجود حدّ اكبر در حدّ اصغر از امور لازم براى حدّ اكبر
نباشد؛ پس حدّ اكبر يا از جهت ذات حدّ اوسط علّت حدّ اوسط است، يا علّت حدّ اوسط
است از حيث بودن آن در حدّ اصغر؛ و اين هر دو از حيث ذات حدّ اكبر است نه از حيث
بودن آن در حدّ اصغر، و حدّ اكبر از حيث بودن در حد اصغر معلول است؛ پس علّت به
معلول منقلب نمىشود. اين معنى را در مثالى كه قبلا ذكر كرديم، مورد تأمل قرار ده.
(81) هذا؛ و نقول: فإذا كان الحد الأوسط علة لوجود الأكبر فى
الأصغر فهذا برهان «لم» بعد أن علمت أن كون الأوسط علة بوجه ما للأكبر ليس كافيا
فى أن يصلح وضعه حدا أوسط ما لم يستكمل شرائط عليته. و أما إذا كان الحد الأوسط
معلولا للأكبر فى وجوده للأصغر حتى يكون ذلك علته فيه: فهو الذى يكون البرهان من
مثله برهان «إن». فيجب أن تعرف هذا الفصل على هذه الصورة فتتخلّص من كثير من
الشبهات.
(81) پس اگر حدّ اوسط علت وجود حد اكبر در حدّ اصغر باشد، چنين
برهانى برهان لم است، البته مىدانى كه اگر عليت حدّ اوسط براى وجود حدّ اكبر در
حدّ اصغر از يك جهت باشد براى حدّ اوسط قرار دادن آن كفايت نمىكند، مگر اينكه
شرايط عليّت آن كامل شود. و امّا هرگاه حدّ اوسط معلول وجود حدّ اكبر در حدّ اصغر
باشد به نحوى كه اين امر علّت حدّ اوسط باشد، چنين برهانى برهان انّ خواهد بود.
واجب است اين فصل را به اين صورت دريابى تا از شبهات بسيارى رهايى يابى.
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 71