نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 184
تجد الحكم مرتفعا مع وضع الأمرين و رفع المثلث. فيجتمع من
الامتحانين أن الحكم كلى للمثلث لا غير.
(240) اين بود وجه وقوع خلطى كه از ضرورت ناشى مىشود، امّا كيفيت
وقوع آن از جهت خطا و غلط چنين است كه انسان ابتدا در هريك از آحاد معين عام نظر
كند، مثل هريك از انواع مثلث عام، بدون اينكه كيفيت استيفاى همهى انواع آن را
بداند، و حتى در صورتى كه استيفاى وى جامع باشد، وى بر اين جامعيّت آگاه نباشد، و
از اين طريق در هريك از اين انواع امرى را توسط برهان عام يا برهان خاص براى هريك
از آنها تبيين كند. چنين شخصى مىتواند، ابتدا اين حكم را در مورد مطلق مثلث بيان
كند، زيرا اين حكم براى آن [مطلق مثلث] اوّلى است، امّا خطا و اشتباه او را منحرف
ساخته و باعث شده كه وى ابتدا به جزئيات بپردازد، در اين صورت چگونه براى اين شخص
ممكن است كه به مطلق مثلث منتقل شود، مگر از طريق استقراء مغالطى، كه عبارت از
انتقال حكم از جزئيات استيفاء نشده- يا استيفاء شدهى غير متحقّق- به كلى است. اين
نوع انتقال حكم هرچند در جدل مغالطه حساب نمىشود، ولى در برهان، مغالطه محسوب
مىگردد: زيرا از وجود حكمى دربارهى جزئيات چيزى كه به استيفاء تامّ آنها معرفت
يقينى نداريم لازم نمىآيد كه در مورد كلى [مربوط به آنها] با يقين حكم كنيم.
امّا صدور حكم اقناعى شبه يقينى از اين طريق جايز است. زيرا اين نوع صدور حكم در
صناعت جدل مغالطه نيست. امّا در صناعت برهان مغالطه است: زيرا اين شخص كه در
جزئيات مثلث نظر مىكند، چگونه از چيزى كه مطلق مثلث است آگاه مىشود، در حالىكه
استيفاء اقسام آنها به نحو يقين انجام نشده است، يقينى كه اگر حاصل شده بود شخص
مىتوانست بعد از آن حكم را به مطلق مثلث انتقال دهد، حكمى كه نسبت به مطلق اوّلى
و كلّى است؟ و وقتى شخص از مطلق مثلث آگاه نشود، گمان مىكند كه حكم مزبور نسبت به
جزئيات اوّلى است و مىپندارد كه اين حكم بر هريك از اصناف مثلث كلّى به طريق اين
كتاب كلّى است. 226 و هركس اراده كند كه از اين طريق در
شناسائى اوّلى بودن حكم گمراه نشود، لازم است، هرگاه حكمى با معانى مختلفى همراه
باشد اولى بودن حكم را با رفع همه معانى و حفظ يكى از آنها و تبديل مداوم اين
معنى به معنى ديگر مورد آزمون قرار دهد: پس معنائى كه با ثابت بودن آن حكم ثابت
شود هرچند معانى ديگر باطل باشند، و با ارتفاع آن حكم مرتفع گردد، هرچند معانى
ديگر باقى باشند- اگر چنين چيزى اساسا امكان داشته باشد
227- حكم براى آن معنى اوّلى است.
مانند، مثلث متساوى الساقينى از جنس مس فرض مىكنيم، كه اين مثلث در
عين حال شكل است. هرگاه مفهوم تساوى ساقين و مفهوم مس بودن را از اين مثلث رفع
كرده و مفهوم مثلث
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 184