نام کتاب : شرح رسالة الطير نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 86
«ترجمه»
«اى برادران حقيقت، دليرترين كس آن بود كه بر فردا اعتماد كند و
بددلترين كس آن كه بازمانده بود از كمال خويش عجب نبود اگر ملك از قبح به پرهيزد
و بهايم ميان قبح و حسن تميز نكنند. عجب از كسى بود كه طريق عصيان و نافرمانى سپرد
و در وى دواعى و قواى ترك و رفض آن نهادهاند يا نفس بهيمى و شيطانى را مطاوعت
نمايد با اشراق انوار عقلى جبلّى اين فصل روشنترست و چون موازنه كند ميان اين شرح
و فصول كه در ما تقدّم بيان كرده آمد، روشنتر شود.
«شرح»
مقصود از اين اشارت خواجه آنست كه آدمى تواند بود كه به مرتبه ملائك
رسد و تواند بود كه به مرتبه از بهايم كمتر باشد. قوله تعالى اولئك كالانعام بل هم
اضلّ اما ملك را قوت شهوانى و غضبانى نبود تا با استيلاء آن مرتبه بهايم يا كمتر
آيد و بهايم را نفس عاقله نبود و قوت عامله تا بدان قوّت عاقله ذات نفس او از
مبادى عقول مستفيد بود و بدان منفعل شود. قوّت عاقله ذات نفسانى را به جهد بر ديگر
قوى مستولى دارند تا بدان سبب از مرتبه خويش به مرتبه بلندتر رسد.
«متن»
«فقال الشّيخ ارجع الى رأس الحديث فاقول برزت طائفة تقتنص فنصبوا
الحبائل و رتّبوا الشرك و هيّأوا الاطعمة و تواروا فى الحشيش و انا فى سربة طير إذ
لحظونا فصفروا
نام کتاب : شرح رسالة الطير نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 86