responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رسائل فلسفى نویسنده : ابن سينا، عمر خيام    جلد : 1  صفحه : 307

بيان شد و چيزى كه اجزاء ندارد تضاد در او نيست پس فساد در او نيست و چيزى كه فساد در او نيست مرگ در او نيست پس نفس هرگز نمى‌ميرد چه نفس حياتش از ذات خويش است نه از غيرش چه نفس بذات خود حيات است و چيزى ذات خود را فاسد نكند پس نفس ميت نخواهد شد.

نيز هر فاسدى مساوى و مفاسدش او را فاسد كند و مصالحش او را نگاه دارد و ثابت نمايد و مصالح نفس بر است و عفاف و عدل و اين اشياء مرگ ندارد و مساوى و مفاسدش فجور و جنون و جنون و جور انحراف از حق و عدالت است و اين اشياء مفسد نفس نخواهد بود و اما بدن پس فاسد شود بمساوى و مفاسدش كه آلام و امراض و موت است و صلاح يابد به مصالحش كه قوت و صحت و استواء اعضاء است.

قول هفتم:

در اينكه فكر و معرفت عقلى در نفس است- هر آنچه شناخته شود يا بحواس است يا بتفكر و اگر فكر بحواس باشد هرآينه هرچه را كه حواس مى‌شناسد بايستى آن را شناخته باشد و حال آنكه ما مى‌شناسيم طبائع اكوان و كونيات را پيش از وجود و وقوعش بوسيله فكر و حواس ما اصلا آن را نشناسد و نيز آن را مى‌شناسيم در همان وقت كه حواس آن را شناسد پس فكر و معرفت براى حس نيست و ظاهر است كه فكر و معرفت براى هيچ يك از اعضاء بدن نيست و حيات بدن و نفس هر دو است پس عقل و فكر براى نفس است.

و نيز ما صور را پيش از وجودش مى‌شناسيم و درمى‌يابيم و حس آن را نمى‌يابد و نمى‌شناسد پس معرفت براى حس نيست بلكه براى نفس است پس از اين مقدمات ثابت نموديم نفس موجوديست روحانى و تمام جسد طبيعى ذاتى است و حياتش بالقوه است و بدن انسانى از اكرم اجسام نيست بلكه فلك از اكرم اجسام است پس فلك را نفس است پس ادراك حسى است يعنى حس سمع و بصر بلى حس ذوق ندارد چه تغذى نمى‌كند از هيچ چيز چگونه نفس اشياء را مى‌داند و چگونه فعل صور را مى‌شناسد و چگونه حواس احساس كند محسوسات خويش را به حجتهاى اطمينان‌بخش اقناعى همانا هر جسمى گاهى متحرك است گاهى ساكن نه بصورت خود پس حركت در جسم ذاتى نخواهد بود بلكه معلول غير خويش است تمام شد بحمد اللّه ترجمه مختصر رساله ارسطاطاليس.

نام کتاب : رسائل فلسفى نویسنده : ابن سينا، عمر خيام    جلد : 1  صفحه : 307
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست