نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 87
اكنون گوييم: بنابر نظر شيخ الرئيس، قوّه ادراك اگر بالذت چيزى را
ادراك كند، صورت آنچيز در نزد خود قوّه ادراك حاصل مىشود و اگر به وسيله آلت و
ابزار ادراك كند، صورت آن در نزد آن آلت خواهد بود.
در مورد سه قسم اوّل، صورت محسوس يا متخيّل يا متوهّم در نزد قوّه حس
يا خيال يا وهم است و اين قواى سهگانه از نظر شيخ الرئيس مادّى است؛ ولى در مورد
قسم اخير، صورت معقول در نزد قوّه عاقله است و واسطهاى مادّى در كار نيست.
اين مقدّمه نيز در نمط سوم (فصل هشتم، نهم و دهم) بيان شده است. [1]
عبارت «فيلزم ان يكون ما يحصل لها من صورة المتعقّل من مادّته موجودا
فى مادّته أيضا» اشاره به مقدّمه دوم است.
3. قواى جسمانى تنها به وسيله جسمى كه موضوع آنهاست، مىتوانند فاعل
و مؤثر واقع شوند. اينها همچنانكه خود مادّىاند، آنچه از آنها متأثّر مىشود،
نيز مادّى است، آن هم در صورتى كه مؤثر و متأثّر نسبت به يكديگر داراى وضع مخصوص
باشند. به گفته حاجى سبزوارى:
علت مادّى بدون اينكه معلول آن در وضع خاصّى قرار گيرد، اثر
نمىبخشد.
براى نمونه، قوّه سوزندگى آتش در موضوع آن، يعنى آتش است و بدون آتش،
مؤثر نيست. علاوه بر آن بايد جسمى كه مىخواهد قبول اثر كند و سوخته شود، نسبت به
آتش در وضع خاصّى قرار گيرد. همينطور قوّه بينايى در چشم است و بدون چشم، قوّه
بينايى چيزى را نمىبيند. شىء مرئى نيز بايد در وضع خاصّى قرار
[1] . اگر بخواهيم نظر شيخ الرئيس را درباره همه قواى ادراكى
بدانيم، بايد توجه كنيم كه او دستهاى از قواى ادراكى را دريابنده و دستهاى را
نگاه دارنده مىشناسد. قواى دريابنده عبارتند از: حواس ظاهر- كه در رساله
روانشناسى به هشت حس قائل شده است- حس مشترك، وهم، متصرّفه و عقل كه از مختصّات
انسان است و قواى نگاه دارنده عبارتند از: خيال و ذاكره.
[2] . شرح غرر الفرائد، (معروف به شرح منظومه سبزوارى)، ص 126.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 87