بنابراين، صورتى كه قوّه عاقله، آلت خود را به وسيله آن ادراك
مىكند، همان صورتى است كه قوّه عاقله در آن است
[3] و قوّه عاقله همواره با آن، مقارن و همراه است. [4]
اين تقارن و همراهى يا موجب تعقّل هميشگى است، يا هرگز موجب تعقّل
نمىشود. [5]
هيچ يك از اين دو قسم، صحيح نيست.
شرح و تفسير
اكنون شيخ الرئيس چهارمين برهان خود را بر اينكه تعقّل نفس به وسيله
آلت جسمانى نيست، اقامه مىكند.
پيش از تقرير برهان به ذكر مقدّماتى مىپردازيم كه شيخ الرئيس آنها
را در نمطهاى پيش مورد بحث قرار داده است و بدون توجه به آنها فهم و پذيرش برهان
با مشكل روبهروست.
بيان مقدّمات
1. علم و ادراك، حصولى يا حضورى است. در علم حضورى علم، عين عالم يا
[1] . اشاره به چهارمين مقدّمه برهان است كه در نمط چهارم (فصل 19)
بيان شده است.
[2] . مقصود همان مطلبى است كه در فصل 19 از نمط چهارم توضيح داده
شده است.
[3] . مقصود اين است كه يك صورت، در ماده است كه همان- به حسب فرض-
ماده خود را تعقّل مىكند.
[4] . يعنى قوّه عاقله و ماده همواره با هم بوده و هستند.
[5] . اين همان تالى قياس استثنايى است كه در صدر فصل به عنوان
برهان آورده شد و چون تالى باطل است، مقدّم نيز باطل است.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 85