responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 65

بنابراين، اگر ملاحظه مى‌كنيم كه اعضاى بدن در برابر كارهاى طبيعى خود، دست‌خوش كلال و ملال مى‌شوند، نبايد به حساب خود آنها گذاشت؛ بلكه اين مقاومت و ناسازوارى، به عناصر بسيطى برمى‌گردد كه اين‌گونه كارها براى آنها غيرطبيعى است.

قسر در طبيعت، هم‌سان است با جبر در انسان؛ چنان‌كه طبيعى بودن فعل در موجودهاى بى‌اراده و فاقد شعور، هم‌سان است با اختيارى بودن فعل انسان.

دومين استدلال‌

اكنون وقت آن است كه دومين استدلال شيخ الرئيس را بر تجرّد قوّه عاقله، مطرح كنيم. استدلال نخست، تحت عنوان «تبصره» آورده شد كه حكايت از اين مى‌كرد كه محتواى فصل، از تنبيهى بودن، فراتر است. استدلال دوم، تحت عنوان «زيادة تبصرة» آورده مى‌شود، تا نشان دهد كه محتواى اين فصل، از تبصره هم يك درجه فراتر رفته است. همين عنوان «زيادة تبصرة» را شيخ الرئيس براى فصل‌هاى چهارم و پنجم نيز آورده است، تا نشان دهد كه استدلال‌هايى كه در آن دو فصل نيز براى تجرّد قوّه عاقله مطرح شده است، فراتر و برتر از يك استدلال تنبيهى است.

در دومين استدلال، شيخ الرئيس از يك قياس اقترانى شكل دوم استفاده كرده است.

او نخست به تقرير و توضيح كبراى قياس پرداخته و گفته است:

تأمّل أيضا أنّ القوى القائمة بالأبدان يكلّها تكرّر الأفاعيل. [1]

به گفته خواجه، كلال و ملال قواى بدنى، هم پشتوانه تجربى و هم پشتوانه قياسى دارد. براى هر كسى به تجربه ثابت شده است كه قواى بدنى در برابر تكرر افعال، مقاومت خود را از دست مى‌دهند. هرچند- چنان‌كه گذشت- تجربه هم با يك قياس‌


[1] . شرحى الاشارات، ج 2، ص 59.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 65
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست