responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 419

همان‌طورى‌كه گفته مى‌شود: با وجود قضاوقدر، چرا كيفر؟ گفته مى‌شود: با وجود قضا و قدر، چرا تخويف و انذار؟

پاسخ:

اين اشكال امام فخر رازى مبنايى است؛ چرا كه قضاوقدر برمبناى اشاعره به اين معنا است كه فاعليّت و تأثير، از آن خداست و هيچ‌يك از موجودات، هيچ‌گونه فاعليّت و تأثيرى ندارند و براى همين است كه آنها اصل علّيّت را در كلّ هستى منكر شده‌اند. نه علت بودن خدا را پذيرفته‌اند و نه علت بودن غيرخدا را و اما فاعليّت، مخصوص اوست. [1]

بر اين مبنا، فاعل هرچيزى خداست و غيراز او هيچ‌كس و هيچ‌چيز فاعل نيست و كسى حق ندارد كه از كارهاى او بپرسد و به چون‌وچرا روى آورد. [2]

بنابراين، نه جاى پرسش است كه چرا خداوند گنه‌كاران را كيفر مى‌دهد و نه جاى سؤال است كه چرا خداوند تخويف و انذار مى‌كند؟

و اما برمبناى فيلسوفان، قضاوقدر، معناى ديگرى دارد. اينان معتقدند كه قضاو قدر الهى، يعنى استناد امور به اسباب و علل و عوامل متكثّر و متعدّد، با محفوظ بودن اصل توحيد افعالى.

مطابق اين مبنا فعل انسان مخلوق بى‌واسطه خداوند نيست، تا نتوانيم بپرسيم كه چرا فلان فعل، وقوع يافت و چرا بر فلان فعل، كيفر مقرّر داشته‌اند و چرا انسان را از ارتكاب برخى از كارها برحذر داشته‌اند؟

فعل انسان تابع قدرت و اراده اوست. عوامل و شرايط و زمينه‌هاى بسيارى در


[1] . خواجه معتقد است كه اشاعره، علت بودن ذات خدا نسبت به صفات و معتزله علت بودن ذات خدا نسبت به احوال را- ناخودآگاه- پذيرفته‌اند. (ر. ك: صنع و ابداع، ص 80- 83).

[2] . لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ‌ (انبياء (21) آيه 23).

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 419
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست