responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 358

اگر فاعلى داراى اختيار باشد و افعال اختيارى به خوب و بد تقسيم شود، جا دارد كه از او پرسيده شود كه چرا فلان كار بد را انجام داده است؟

مطابق مذهب معتزله- كه خدا را فاعل بالقصد مى‌دانند و به حسن و قبح عقلى اعتقاد دارند- اين بحث، رواست؛ ولى مطابق مذهب فيلسوفان- كه هر دو را منكرند- و مطابق مذهب اشاعره كه حسن و قبح عقلى را منكرند و معتقدند كه «هرچه آن خسرو كند، شيرين بود» اين بحث ساقط است. [1]

در پاسخ بايد گفت: آن‌چه وى به فيلسوفان نسبت داده است، اشتباه است.

فيلسوفان‌ [2] هم به قدرت و اختيار خداوند اعتقاد دارند و هم، بر حسن و قبح عقلى پاى مى‌فشارند.

البته اينان اختيار خداوند را- هم‌چون معتزله- به معناى فاعليّت بالقصد نمى‌دانند؛ بلكه او را فاعل بالعنايه يا بالرضا يا بالتجلّى مى‌شناسند. انكار فاعليّت بالقصد، غير از انكار اختيار است. هر فاعل بالقصدى مختار است؛ ولى لازم نيست كه هر فاعل مختارى فاعل بالقصد باشد؛ چراكه عكس مستوى موجبه كلّيّه، موجبه جزئيّه است.

وانگهى با توجه به اين‌كه خداوند، خير محض است، بايد ديد كه آيا صدور شر از او جايز است يا نه؟ و اين ربطى به مسئله ايجاب و اختيار و حسن و قبح عقلى ندارد.

بحث خير و شر به عقل نظرى و بحث حسن و قبح به عقل عملى مربوط است.

2. استدلال بيهوده‌

اگر مقصود از اين‌كه شر، امر عدمى و خير، امر وجودى است، تفسير لفظ است، نياز به استدلال ندارد. هركسى مى‌تواند جعل اصطلاح كند و لفظى را در معناى‌


[1] . ر. ك: شرحى الاشارات، ج 2، ص 79.

[2] . منظور، فيلسوفان مسلمان است.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست