نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 341
قائلان به يزدان و اهريمن، در صورتى كه به خداى واحدى به نام اهورا
مزدا قائل باشند، اگرچه به توحيد ذاتى قائلند؛ ولى به توحيد افعالى قائل نيستند.
در اين ميان فيلسوفان بزرگ الهى و اسلامى، به خداى حكيم يگانه قائل و
معتقدند و مشكل شرور را وسيلهاى براى انكار خالق حكيم يا انكار توحيد قرار
ندادهاند.
خنده از لطفش حكايت مىكند
گريه از قهرش شكايت مىكند
اين نواهاى مخالف در جهان
از يكى دلبر حكايت مىكند
طرح اين مسئله در فصلهاى پايانى اين نمط براى اين است كه چون در
فصلهاى دهگانه بخش پيش، روشن شد كه خداوند به همه اجزا و جزئيّات عالم ماسوا علم
دارد، بايد روشن شود كه چگونه شرور در قضاى الهى داخل شدهاند. آيا او همانگونه
كه به خيرات، عنايت دارد، به شرور هم عنايت دارد و آيا همانگونه كه خيرات، مورد
رضاى اويند، شرور هم مورد رضاى او هستند؟
در نخستين فصل اين بخش به ذكر تقسيمى براى موجودات پرداخته كه منسوب
به ارسطوست.
پيش از آنكه به توضيح تقسيم ارسطويى و ديگر مطالب اين فصل بپردازيم،
لازم است كه نكاتى را يادآور شويم:
1. معناى خير و شر
مىتوانيم خير و شر را به آنچه مورد اشتياق و مورد نفرت همگان است،
تعريف كنيم. [1] هرچند نيازى به تعريف نيست؛ چراكه
هركسى بالفطره خير را مىشناسد و به آن گرايش دارد، چنانكه هركسى از شر گريزان
است و معناى آنرا درك مىكند. حتى حيوانات هم متمايل به خير و گريزان از شرّند.
هر وجود و هر كمالى از كمالات
[1] . ر. ك: الحكمة المتعاليه فى الاسفار الاربعة العقليه، ج 7، ص
58.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 341