نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 315
او مىگويد:
و ذاته عالمة بأنّ كماله و علوّه بحيث يفيض عنه الخير؛ [1]
ذات خداوند عالم است به اينكه كمال و برترى او به گونهاى است كه
خير از او فيضان مىيابد.
او صورتهاى عقلى واجب الوجود را علم و قدرت و اراده مىداند. [2] اگر مقصود، وحدت مفهومى آنها باشد،
بسيار عجيب است؛ ولى اگر مقصود، وحدت مصداقى آنها باشد، بسيار جالب است.
دفع يك تعارض
از يكسو گفته مىشود كه علم تام به علت، موجب علم تام به معلول است.
بنابراين، واجب الوجود به تمام ماسواى خود- چه جزئيّات متغيّر و چه
غير آنها- علم دارد.
از سوى ديگر گفته مىشود كه جزئيّات متغيّر نمىتوانند معلوم ذات
واجب الوجود باشند؛ چراكه مستلزم تغيّر در علم خواهد بود.
طبق قاعده اوّل، علم او به همه موجودها احاطه دارد و طبق قاعده دوم،
علم او احاطه ندارد.
بديهى است كه ميان احكام عقلى- برخلاف احكام فقهى و عرفى- تعارض
نيست.
بنابراين، در تبيين دو قاعده بايد به گونهاى عمل كنيم كه تعارضى پيش
نيايد. يعنى هم علم واجب الوجود محيط به همه موجودهاى متغيّر و غير متغيّر باشد و
هم تغيّر معلوم، مستلزم تغيّر در صفت علم نباشد.