نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 314
يجب لا يكون، كما علمت؛
واجب است كه خداوند به هرچيزى عالم باشد؛ چراكه قدر او كه تفصيل قضاى
نخستين اوست، به نحو وجوب به هر چيزى كه با واسطه يا بىواسطه، لازم ذات اوست،
منتهى مىشود؛ زيرا- همانطورى كه دانستهاى- هرچه واجب نيست، موجود نيست.
نگاهى گذرا بر سخن شيخ الرئيس
به عقيده او مبادى عالى افعال خود را به خاطر ما يا غير ما انجام
نمىدهند.
در عين حال، نمىتوان منكر اثرهاى شگفتانگيزى شد كه در حيوانات و
نباتات ديده مىشوند و اين، مقتضى نوعى تدبير است.
بنابراين، عنايت عبارت از اين است كه واجب الوجود، به ذات خويش عالم
به نظام خير و راضى به آن باشد.
آرى، عنايت را اگر تحليل كنيم. مشتمل است بر سببيّت، رضا و علم.
عبارت شيخ الرئيس چنين است:
فيجب أن يعلم أنّ العناية هي كون الأوّل عالما لذاته بما عليه الوجود
في نظام الخير و الكمال بحسب الإمكان و راضيا به على النحو المذكور؛ [1]
واجب است دانسته شود كه عنايت، يعنى واجب الوجود به ذات خويش عالم
است به نظام خير و كمال هستى به حسب امكان و راضى به آن است به نحوى كه ذكر شد.
از آنجا كه به قول مير سيّد شريف در شرح مواقف، فيلسوفان معتقدند كه
قضا، علم خداوند است به آنچه سزاوار است كه عالم هستى برطبق آن باشد تا بر
نيكوترين نظام و كاملترين انتظام باشد. [2] به يقين نظر شيخ الرئيس نيز همين است.