نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 250
و كثرة اللوازم من الذات- مباينة أو غير مباينة
[1]- لا تثلم الوحدة. [2]
و الأوّل: يعرض له كثرة لوازم إضافيّة و غير إضافيّة، و كثرة سلوب، و
بسبب ذلك كثرة الأسماء، [3]
لكن [4] لا تأثير لذالك في وحدانيّة ذاته.
ترجمه
وهم و تنبيه
و شايد بگويى: اگر معقولها- براى آنچه پيشتر گفتهاى- [5] با عاقل و با يكديگر، متّحد نشوند،
آنگاه مسلّم شمردهاى كه واجب الوجود، هر چيزى را تعقّل مىكند، [6] پس او واحد حقيقى نيست، بلكه در ذات
او كثرت است. [7]
گوييم: از آنجا كه واجب الوجود، ذات خود را بالذات تعقّل مىكند و
لازمه اين كه ذات خود را بالذات، تعقّل مىكند، اين است كه كثرت را تعقّل كند،
كثرت، لازمى متأخّر است، نه داخل در ذات و مقوّم ذات و نيز كثرت به ترتيب آمده و
طولى است. [8]
و كثرت لوازم ذات- چه مباين از ذات باشد و چه غير مباين- وحدت را
خدشهدار نمىكند. [9]
[1] . «مباينة»، حال از «اللوازم» است و «غير مباينه» عطف بر آن
است.
[7] . تا اينجا بيان وهم يا اشكال است. مستشكل مىگويد: از آنجا
كه واجب الوجود با معقولهاى خود متّحد نمىشود و از آنجا كه او همه موجودات ممكن
را تعقّل مىكند، پس او واحد حقيقى نيست؛ چراكه صورتهاى معقول در ذات او ارتسام
يافتهاند.
[8] . اگر صورتهاى معقول، داخل در ذات واجب و مقوّم ذات او باشند،
وحدت ذات، خدشهدار مىشود؛ چراكه صورتهاى معقول، لوازم متأخر از ذات واجبند.
[9] . لوازم ذات يا غير مباين از ذاتند؛ مانند نخستين صورت معقول،
يا مباين از ذاتند؛ مانند صورتهاى مترتّب پس از صورت اوّل. اينها همه پس از تماميّت
ذات مىآيند و خللى به وحدت ذات وارد نمىآورند.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 250