responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 243

براى ادراك آنها نيازى به صورت‌هاى مرتسم ندارد. [1]

حكيم سبزوارى در تعريف واجب الوجود گفته است:

ما ذاته بذاته لذاته‌

موجود الحقّ العليّ صفاته‌

و خود در شرح آن «بذاته» را به نداشتن واسطه در عروض و «لذاته» را به نداشتن واسطه در ثبوت تفسير كرده است. [2]

افسوس كه شيخ الرئيس علم واجب الوجود به ما سوا را به واسطه صورت‌ها دانسته است. بنابراين، در اين مرحله، از حيثيّت تقييدى استفاده كرده و صورت‌هاى علمى را واسطه در عروض علم بر ذات واجب الوجود دانسته است؛ حال آن‌كه مى‌توانست ديوار صورت‌هاى علمى را براندازد و با مطرح كردن علم حضورى، خود را از مخمصه آوردن حيثيّت تقييدى و صورت‌هاى علمى به دور بدارد.

2. علم جواهر عقلانى‌

عقول مجرّد، سه علم دارند: علم به ذات، علم به علت يا علت‌هاى ذات و علم به معلول‌ها؛ حال‌آن‌كه واجب الوجود، تنها عالم به ذات و معلول‌هاست؛ چراكه او را علتى نيست.

الف) علم به ذات‌

علم به ذات، خاصيّت هر مجرّدى است؛ هرچند كه چون علم به ذات، عين وجود


[1] . ر. ك: علّامه حلّى، كشف المراد، مقصد 3، فصل 2، مسئله 2.

او با كمال صراحت مى‌گويد: «و لا يستدعى العلم صورا مغائرة للمعلومات عنده؛ لأنّ نسبة الحصول إليه أشدّ من نسبة الصّور المعقولة لنا؛ علم، مقتضى صورت‌هايى كه مغاير معلومات باشد، در نزد او نيست؛ چراكه نسبت حصول معلومات به او از نسبت صورت‌هاى معقول به ما شديدتر است (او فاعل و ما قابليم. در عين حال، براى ادراك صورت‌هاى معقول خود از واسطه بى‌نيازيم.»

[2] . ر. ك: شرح غرر الغرائد (معروف به شرح منظومه سبزوارى) ص 140.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 243
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست