responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 170

اگر اشكال شود كه مجرّد قائم به ذات- لذاته- عاقل است ولى معقول، قائم به غير است؛ پس چگونه يكى مى‌شوند؟ پاسخ اين است قيام معقول‌ها به غير باطل است.

هيچ‌يك از صورت‌هاى عقلى و خيالى، قيام حلولى ندارند. [1]

3. برهان اسكندر افروديسى‌

برهان وى همان است كه مورد پذيرش حكيم سبزوارى قرار گرفته است. او پس از ذكر نظريّه فرفوريوس مبنى بر اتحاد عاقل و معقول، مى‌گويد:

و المعتمد في إثبات مطلبه ما نقل عن إسكندر من باب اتّحاد المادّة و الصّورة، فإنّ النّفس في مقام العقل الهيولانيّ مادّة المعقولات، و هي صور له؛ [2]

آن‌چه در اثبات مقصود فرفوريوس، مورد اعتماد واقع شده، از باب اتحاد ماده و صورت است كه از اسكندر نقل شده است؛ زيرا نفس در مقام عقل هيولانى، مادّه معقول‌ها و معقول‌ها، صورت‌هاى آنند.

به چه دليل، ماده و صورت، اتحاد دارند؟ فعليّات، با يك‌ديگر متّحد نمى‌شوند؛ ولى هيولا قوّه محض است و مى‌تواند با هر فعليّتى متّحد شود. صورت نوعيّه آب، هوا نمى‌شود؛ ولى هيولاى آب، از هوا شدن امتناع ندارد. اگر هيولاى جسمانى چنين است، هيولاى عقلانى چرا چنين نباشد؟ پس نفس باهر صورتى همان مى‌شود. [3]

4. استدلال گونه‌اى از حكيم سبزوارى‌

به نظر وى موجود خارجى و موجود ذهنى، مانند دوقلوهايى‌اند كه از اصل واحد پديد آمده و از پستان واحد، تغذيه مى‌شوند. موجود خارجى چيزى نيست كه در


[1] . همان.

[2] . شرح غرر الفرائد (مشهور به شرح منظومه سبزوارى)، ص 65- 66.

[3] . ر. ك: همان، ص 297- 298.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 170
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست