خود را بيازماييد
1. آيا اتّصال نفس به عقل فعّال، همان اتحاد است؟
2. از نظر حكماى مشّا فرق ميان وحى و ادراك عقلى چيست؟
3. منظور از اتّصال، انفصال، شهود، قرب و بعد، در فلسفه چيست؟
4. ما به الاختلاف شيخ الرئيس و پيروان فرفوريوس چيست؟
5. شيخ الرئيس چرا اتّصال نفس به عقل فعّال را پذيرفته و اتحاد را نپذيرفته است؟
6. از نظر خواجه فرق ميان عقل فعّال و عقل مستفاد چيست؟
7. آيا نظريه تجريد و شهود، با نظريّه اتحاد ناسازگار است؟
8. اتّصال و انفصال از صفات هيولا يا صورت جسمى است؟
9. چرا اتّصال و انفصال از ساحت مجرّدات به دور است؟
10. چرا الفاظ عرفى در فلسفه مشكل مىآفرينند؟
11. اتحاد عاقلها يعنىچه؟ آيا توجيه درستى دارد يا ندارد؟
12. محذور اتحاد نفس با صورتهاى عقلى عقل مستفاد را تقرير كنيد.
13. به طور كلى اتحاد نفس با عقل فعّال- از نظر شيخ الرئيس- چه محذورهايى دارد؟
14. نتيجه مطالب فصل هفتم و فصل هشتم را تقرير كنيد.