نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 101
در زمان بقا هم دو ويژگى دارد: يكى فعليّت بقا و ديگرى قوّه فساد و
زوال. محال است كه شىء از همان لحاظى كه باقى است، فاسد و زايل و از همان لحاظى
كه فاسد است، باقى و برقرار باشد. اين دو حيثيّت، در شىء واحد از جهت واحد، با
يكديگر جمع نمىشوند.
به همين دليل است كه حيثيّت بقا، از آن صورت و حيثيّت زوال از آن
ماده است.
مقصود اين نيست كه خود ماده زايل مىشود؛ بلكه مقصود اين است كه
ماده، حامل قوّه زوال است. اگر ماده هم زوالپذير باشد، نيازمند مادهاى است كه هم
حامل صورت- يا همان چيزى كه رمز فعليّت و بقاست- باشد و هم حامل قوّه زوال و اين،
مستلزم تسلسل در علل است. معلوم است كه تسلسل در علل، باطل است. چه تسلسل در علل
فاعلى باشد و چه تسلسل در علل مادّى، صورى و غايى.
بههرحال، از آنجاكه اصل هم بسيط و هم غير حالّ است، از داشتن دو
چهره فساد و بقا بر كنار است و از داشتن محلّى كه حامل قوّه زوال آن باشد، به دور
است.
شيخ الرئيس دومين استدلال خود را بر بقاى نفس اينگونه مطرح مىكند:
و لأنّه أصل فلن يكون مركّبا من قوّة قابلة للفساد مقارنة لقوّة
الثّبات.
تنزّل شيخ الرئيس از اصل بودن نفس
اگر فرض كنيم نفس، يكى از اصول- يعنى بسيط غير حالّ- نيست، بلكه خود
يكى از مركّبات است، در اين صورت مىگوييم: يا نفس مركّب از ماده و صورت است يا
مركّب از عناصر بسيط است. در صورت اوّل، نفس داراى يك جزء بسيط غير حالّ- يعنى
ماده- است و در صورت دوم، همه اجزاى اوّليّه آن بسيط است؛ مانند آب كه مركّب از دو
عنصر بسيط اكسيژن و هيدروژن [1] و نمك طعام كه مركّب از دو عنصر
[1] . اين مثال با طبيعيّات قديم ناسازگار است. آنها آب، خاك، هوا
و آتش را چهار عنصر بسيط و «امّهات اربع» و جمادات، نباتات و حيوانات را «مواليد
ثلاث» و سيّارات را «آباى سبع» مىناميدند.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 101