نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 281
(مسألة 2216 )
- اگر اجارهدهنده يا مستأجر بفهمد كه مغبون شده است چنانچه در موقع
اجاره نمودن ملتفت نباشد كه مغبون است، مىتواند اجاره را به هم بزند ولى
اگر در صيغ اجاره شرط كنند كه اگر مغبون هم باشند حق به هم زدن معامله را
نداشته باشند، نمىتوانند اجاره را به هم بزنند. (مسألة 2217 ) - اگر چيزى را اجاره دهد و پيش از
آن كه تحويل دهد كسى آن را غصب نمايد مستأجر مىتواند اجاره را به هم بزند و
چيزى را كه به اجارهدهنده داده پس بگيرد، يا اجاره را به هم نزند و اجار
مدتى را كه در تصرف غصبكننده بوده به ميزان معمول از او بگيرد، پس اگر
حيوانى را يك ماهه به ده تومان اجاره نمايد و كسى آن را ده روز غصب كند و
اجاره معمولى ده روز آن پانزده تومان باشد مىتواند پانزده تومان را از
غصبكننده بگيرد. (مسألة 2218 ) - اگر چيزى را كه اجاره كرده تحويل
بگيرد و بعد ديگرى آن را غصب كند نمىتواند اجاره را به هم بزند و فقط حق
دارد كرايه آن چيز را به مقدار معمول از غصبكننده بگيرد. (مسألة 2219 ) - اگر پيش از آن كه مدت اجاره تمام
شود ملك را به مستأجر بفروشد اجاره به هم نمىخورد و مستأجر بايد
مالالاجاره را بدهد و همچنين است اگر آن را به ديگرى بفروشد. (مسألة 2220 ) - اگر پيش از ابتداى مدت اجاره،
ملك بطورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفادهاى كه شرط
كردهاند نباشد اجاره باطل مىشود و پولى كه مستأجر به صاحب ملك داده به او
برمىگردد بلكه اگر طورى باشد كه بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد
مىتواند اجاره را به هم بزند. (مسألة 2221 ) - اگر ملكى را اجاره كند و بعد از
گذشتن مقدارى از مدت اجاره به طورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد يا
قابل استفادهاى كه شرط كردهاند نباشد اجاره مدتى كه باقى مانده باطل
مىشود و مىتواند اجارة مدت گذشته را بهم بزند و «اجرتالمثل» يعنى اجرت
معمولى آن مدّت را بدهد. (مسألة 2222 ) - اگر خانهاى را كه مثلاً دو اطاق
دارد اجاره دهد و يك اطاق آن خراب شود چنانچه فوراً آن را بسازد و هيچ
مقدار از استفاد، آن از بين نرود اجاره باطل نمىشود و مستأجر هم نمىتواند
اجاره را به هم بزند، ولى اگر ساختن آن به قدرى طول بكشد كه مقدارى از
استفاده مستأجر از بين برود اجاره به آن مقدار باطل مىشود و مستأجر
مىتواند اجاره تمام مدت را بهم بزند و براى استفادهاى كه كرده
«اجرتالمثل» بدهد. (مسألة 2223 ) - اگر اجارهدهنده يا مستأجر
بميرد، اجاره باطل نمىشود ولى اگر خانه مال اجارهدهنده نباشد مثلاً ديگرى
وصيت كرده باشد كه تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن
خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتى كه مرده
اجاره باطل است. و اگر مالك فعلى آن اجاره را امضاء كند صحيح مىشود و وجه
اجارة مدتى كه بعد از مردن اجارهدهنده باقى مانده به مالك فعلى راجع
مىشود. (مسألة 2224 ) - اگر صاحب كار بنًا را وكيل كند
كه براى او عمله بگيرد چنانچه بنًا كمتر از مقدارى كه از صاحب كار مىگيرد
به عمله بدهد، زيادى آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب كار بدهد،
ولى اگر اجير شود كه ساختمان را تمام كند و براى خود اختيار بگذارد كه خودش
بسازد يا به ديگرى بدهد در صورتىكه مقدارى خودش كار كرده و باقى را به
كمتر از مقدارى كه اجير شده به ديگرى بدهد، زيادى آن براى او حلال مىباشد. (مسألة 2225 ) - اگر رنگرز قرار بگذارد كه مثلاً پارچه را با نيل رنگ كند چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد حق ندارد چيزى بگيرد.
نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 281