نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 153
(مسألة 1139 ) - هرگاه از روى فراموشى يا ناچارى يا تقيه يا براى كار ديگرى مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد اشكال ندارد. چهارم - از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواندن
حمد درصورتى كه قصد دعا ننمايد، و يا قصد جزء نماز باشد آمين بگويد ولى اگر
فقط به قصد دعا يا اشتباهاً از روى تقيه بگويد، نمازش باطل نمىشود. پنجم - از مبطلات نماز آن است كه عمداً يا از روى
فراموشى پشت به قبله كند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر
عمداً به قدرى برگردد، كه نگويند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست يا چپ
نرسد نمازش باطل است. (مسألة 1140 ) - اگر عمداً يا سهواً سر را به
قدرى بگرداند كه مواجه طرف راست يا چپ قبله يا بيشتر باشد نمازش باطل است،
ولى اگر سر كمى بگرداند كه نگويند روى خود را از قبله برگرداند - عمداً
باشد يا اشتباهاً - نمازش باطل نمىشود، و اگر به مقدارى برگرداند كه
بگويند روى خود را از قبله برگردانده است، ولى به حد راست يا چپ قبله
نرسيده باشد، در اين صورت چنانچه روگرداندن عمدى باشد نماز باطل است، و
اگر سهوى باشد نماز صحيح است. ششم - از مبطلات نماز آن است كه عمداً كلمهاى را بگويد كه يك حرف را بيشتر باشد اگرچه معنى هم نداشته باشد. (مسألة 1141 ) - اگر سهواً كلمهاى بگويد كه يك
حرف يا بيشتر دارد اگرچه آن كلمه معنى داشته باشد نمازش باطل نمىشود، ولى
لازم است بعد از نماز سجدة سهو بهجا آورد چنانكه خواهد آمد. (مسألة 1142 ) - سرفه كردن و آروق زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها اگر عمدى باشد، نماز را باطل مىكند. (مسألة 1143 ) - اگر كلمهاى را به قصد ذكر
بگويد، مثلاً به قصد ذكر بگويد: «الله اكبر» و در موقع گفتن آن، صدا را
بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند اشكال ندارد. بلكه اگر به قصد اين كه
چيزى به كسى بفهماند كلمهاى را به قصد ذكر بگويد اشكال ندارد. (مسألة 1144 ) - خواندن قرآن در نماز، غير از چهار آيهاى كه سجدة واجب دارد و در احكام جنابت صفحه ( 49 ) گفته شد و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد. ولى احتياط مستحب آن است كه به غير عربى دعا نكند. (مسألة 1145 ) - اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمداً و بدون قصد جزئيت يا احتياطاً چند مرتبه بگويد اشكال ندارد.
نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 153