نام کتاب : امام على(ع) پيشواى صديقين نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 49
گردد، شخصيت پارسا وزاهد شب وجنگاور روز؟
آرى! اين دو شخصيت در وجود على عليه السلام تجلى يافت.
مسلمانان صدر اسلام در صحنههاى جنگ زمانيكه اميرمؤمنان را
نمىيافتند او را در اماكنى جستجو مىكردند كه در آنجا سر ودستها بر اثر ضربات
شمشير آنحضرت به آسمان پرتاپ مىگرديد ومىگفتند آنجا كه على در كارزار با دشمنان
اسلام بود از طريق پرتاپ شدن سر ودستهاى كفار، او را مىيافتند.
اين مرد شجاع ودلاور از يكسو زمانى كه براى رسيدگى به وضع زندگى آن
بيوه زن كه داراى فرزندان يتيم است داخل خانه شده وپس از اذن دخول سلام مىكند وبا
كودكان يتيم بازى كرده تا آن زن غذاى كودكان گرسنه را تهيه كند واز سوى ديگر رهبر
مسلمانان وخليفه رسول اكرم صلى الله عليه و آله است آن زن كه هنوز على عليه السلام
را نشناخته خطاب به او مىگويد: اى مرد، خدا تو را بيامرزد واز تقصيرات على بگذرد
كه من را بيوه وكودكانم را يتيم كرد وعلى ما را به حال خود رها كرده است!
امام اين سخنان را مىشنود وسكوت مىكند، زيرا در آن لحظات به وظايف
ومسؤوليتهاى انسانى واسلامى خود عمل مىكرد در حاليكه بسيارى از ما به اين وظايف
حتى در قبال فرزندان خود عمل نمىكنيم.
آرى، اگر على عليه السلام نبود كسى نمىتوانست به آن مرتبه از عمل
ومعرفت برسد كه بر فراز منبر كوفه طى خطبهاى اعلام كند:
«سلوني قبل أن تفقدوني، فواللَّه إني اعلم بطرق السماء من طرق
الأرض»
.
نام کتاب : امام على(ع) پيشواى صديقين نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 49