responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 58

شكيبايى و مهربانى امام صادق‌

1- آن‌حضرت هرگاه از كسى ناسزا و دشنامى مى‌شنيد به جايگاه نمازش مى‌رفت و ركوع و سجود بسيار انجام مى‌داد و فراوان مى‌گريست و از خداوند براى كسى كه دشنام وناسزايش گفته بود، طلب‌آمرزش مى‌كرد.

اگر دشنام‌دهنده از خويشان نزديكش بود، با دادن پول با وى رابطه برقرار مى‌كرد و به الطاف و نيكيهاى خويش مى‌افزود و مى‌فرمود: من دوست‌دارم خداوند بداند كه من گردنم را در برابر خويشانم فرود مى‌آورم و به سوى آنان شتاب مى‌جويم پيش از آنكه از من بى‌نيازى جويند.

سرورم براستى تو چه بزرگ و شكيبا بودى! چه روح بزرگى داشتى و سينه‌ات چه گشاده و خُلق و خويت چه نيكو بود!

2- غلامش را در پى كارى فرستاد. زمانى گذشت و نيامد. امام در پى او روانه شد و ناگهان او را يافت كه در گوشه‌اى خفته است. آن‌حضرت آمد و در كنار غلام نشست و شروع به باد زدنش كرد همين كه غلام بيدار شد امام به او فرمود: فلانى! اين چه كارى است روز و شب مى‌خوابى.

شب از آن تو باد و روز سهم ماست از تو!!

اگر اين داستان كوچك را به وضع اجتماعى آن روزگارى كه با بردگان مانند حيوانات رفتار مى‌شد و به مجرد اينكه خطايى از آنان سرمى‌زد به باد كتك گرفته مى‌شدند، اضافه كنيم به ابعاد كمال والاى انسانيّت در قلب بزرگ آن‌حضرت پى خواهيم برد.

نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست