نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 46
امام حسين خنديد و فرمود:
«اى اعرابى! به گونهاى سخن گفتى كه جز دانايان آن را در نيابند»
اعرابى گفت: من بيش از اين نيز توانم گفت. آيا تو نيز مىتوانى چنان
كه من مىگويم پاسخم دهى؟ امام به او اجازه سخن داد. پس اعرابى به خواندن اين
اشعار آغاز كرد:
هفا قلبى الى اللهو
وقد ودع شرخيه
و در ادامه نُه بيت بر همين وزن خواند. پس از آنكه اعرابى اشعار خود
را خواند امام حسين عليه السلام اشعارى بر همان وزن وقافيه در پاسخ او سرود:
فما رسم شيطانى قد
تحت آيات رسميّه
سفور درجت ذيلين
في بوغاء فاعيّه
هتوف حرجف تترى
على تلبيد توبيه
آنگاه امام حسين به تفسير كلمات دشوار اعرابى پرداخت و فرمود:
«مقصود وى از هرقل، پادشاه روم و از جعلل، نخلهاى كوتاه و از اينم،
پشه درخت و از مهمهم، چاه پر آب است».
اين اوصاف سرزمينى بود كه آن اعرابى از آنجا آمده بود.
سپس اعرابى گفت: تا امروز كسى را از اين جوان خوشسخن و گشاده زبان و
خوش فكرتر نديده بودم». [1]
از ديگر سخنان ارزشمند آنحضرت است كه فرمود:
[1] - أبو الشهداء، عباس محمود العقاد، ص 73، به نقل از مطالب
السؤول.
نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 46