responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 153

است. پس امام فرمود:

«اى مردم! هميشه امر من با شما به گونه‌اى بود كه خود ميل داشتم تا اكنون كه جنگ شما را ضعيف و ناتوان گردانيد به خدا سوگند جنگ از جانب شما آغاز و رها شد حال آن كه دشمن شما را ناتوانتر و بيچاره‌تر كرد. هشدار .. كه من تا ديروز امير و فرمانده بودم و امروز مأمور و فرمانبرم، ديروز باز دارنده بودم و امروز خود باز داشته شده‌ام. شما دوستدار زندگى هستيد و من نمى‌خواهم شما را بر چيزى كه ناپسند مى‌داريد، وادار كنم». [1]

پس از آنكه هر دو سپاه تن به حكميّت دادند، قرار شد هر گروه فردى را به نمايندگى برگزيند تا در باره مسأله خلافت به بحث و بررسى بپردازند. معاويه، عمرو بن عاص را، اين مكّار معروف و كسى كه در ولايت مصر طمع بسته بود، انتخاب كرد. يك بار ديگر اختلاف ميان اصحاب امام پيدا شد. در همان حال كه امام عليه السلام عبداللَّه بن عبّاس را بدين منظور انتخاب كرده و گفته بود:

«عمرو گرهى نمى‌زند مگر آنكه عبداللَّه آن را بگشايد و گرهى را نمى‌گشايد مگر آنكه عبداللَّه آن را ببندد» اشعث گفت: به خدا سوگند تا قيامت دو نفر مصرى نبايد در ميان ما حكم دهند. بناچار امام، ابن عبّاس را كنار گذاشت و اشتر را به جاى او برگزيد. امّا يارانش اشتر را هم نپذيرفتند و گفتند: آيا مگر كسى جز اشتر اين آتش را بر پا كرده است؟!


[1] - في رحاب أئمّة اهل البيت، ص 195.

نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 153
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست