نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 86
مشخّصى، كرامت، حرمت و قداست را مىافزايد، كه اين امر پرسش زير را
بر مىانگيزد:
خاستگاه روح تقدّس چيست و آدمى با كدام سنجه، در محدوده اهداف و
گرايشهاى مشروع خويش مقدّس را از نامقدّس جدا مىكند؟ اگر ارزشها تنها بازتابهايى
هستند كه خودآگاه يا ناخودآگاه در روندى خودبخود منعكس مىشوند كه در اين صورت
همين روند در ميان ديگر جانداران نيز يافت مىشود. پس ويژگى تقدّسى كه ملّتها و
گروههاى بشرى از آن جدايى نمىپذيرند كدام است؟ اگر ما اصالت ارزشها را در ذات بشر
و ريشههاى ژرف وجود او انكار كنيم تفسير موجّهى براى اين ويژگى نخواهيم يافت.
مكتب كانت
از نگاه كانت: «فلسفه اخلاقى بايد قوانين اراده آدمى را تا جايى كه
از طبيعت اثر مىپذيرد، معين كند. [1]»
انسان اخلاقى كامل نزد كانت، كسى است كه به داشتن اراده خيرى ممتاز
باشد كه صرفاً به سبب تسليم در برابر وظيفه واجب الرعايه، از اين اراده، فرمان
بَرد.
در اين ميان افعالى ارادى وجود دارد كه به انگيزه تكيه دارد، و افعال
ارادى ديگرى كه به اصول مستند است، و همين دومى اخلاق را شكل مىدهد و آن مانند
اين است كه به تهيدستى نيكى كنيم تنها بدين سبب كه وظيفه ماست
[2].
امّا خاستگاه اخلاق (و در نتيجه خاستگاه ارزشها) نزد كانت، همان
قواعد مطلق و قوانين كلّىاى است كه نمىتوان آنها را به آزمون درآورد بلكه بايد
به شيوهاى فوق طبيعى آنها را كشف كرد (مثل پيشفرضهايى كه عقل، آنها را بدون
استدلال مىپذيرد، همچون استحاله تناقض). اين قواعد، آزمونناپذير هستند و احكامى
قانونى بشمارند و در غير اين صورت «هرگز نمىتواند نام
[1] - بنياد ما بعد الطبيعه اخلاق، نوشته ايمانوئل كانت، ترجمه
حميد عنايت و على قيصرى، ص 2.