آدميان بدان بپردازند.

ششم- ارزشهاى مقدّس از عقل بشر، نشأت مى‌گيرند و عقل، نزد همگان يكى است. پس آنان دراين ارزشها با يكديگر مشتركند و در پرتو آن با هم پيوند برقرار مى‌كنند واختلاف را نزد آن مى‌برند وهمين ارزشها را به‌داورى مى‌خوانند. اين‌ارزشها پايگاه مشترك و دژ استوار ايشان است كه آنها را از تجاوز به يكديگر حفظ مى‌كند.

هفتم- امّا ارزشهاى مشروع، نسبت به هر انسان با ديگرى متفاوت است، زيرا به نيازهاى مادّى آنها تعلّق دارد ولى هرگز نمى‌تواند مشروع گردد و ويژگى «خير» را در زبان دين كسب كند، مگر آنكه تابع ملاكهاى ارزشهاى مقدّس باشد.

گفتگويى پيرامون مفهوم ارزش‌

اين چكيده نظر ما پيرامون تعريف ارزش است و اينك شايسته است كه گفتگويى با صاحبان آراء ديگر داشته باشيم شايد كه با ابعاد ارزش آشنايى بيشترى بيابيم. اين نظرات به سبب اختلاف آرا در زمينه خاستگاه ارزش يا حتّى اختلاف در زمينه مكاتب شناخت گاهى با يكديگر ناهمسويند و در نتيجه، اين آرا در اين زمينه‌ها با هم تناقض خواهند داشت. بسيارى از كسانى كه مفهومى براى ارزش آورده‌اند آن را با واژه‌هايى تعريف كرده‌اند كه ناگزير بايد در پرتو نظر خود پيرامون ارزش درباره آنها به بحث بنشينيم. اين واژگان عبارتند از: نياز، علاقه، اعتقاد، رفتار، انگيزه، ويژگى (خصوصيت فردى) و گرايش.

در اين جا به بيان هر يك از اين واژگان و تفاوت آنها با ارزش مى‌پردازيم:

اوّل- ارزش و نياز(Value and need)

آيا ارزش با نياز برابر است؟

برخى از دانشمندان همچون «ماسلواAh /-Maslow /» معتقدند كه مفهوم ارزش با مفهوم نياز برابر است، چنانكه برخى معتقدند ارزش، اساسى بيولوژيك دارد كه بر نياز اساسى «Basic needs» استوار است و ممكن نيست ارزشى نزد فرد يافت‌