نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 374
ليكن انسان در آن جا براى رويارويى با اين بزدلى از قدرت تخيّل
بسيارى برخوردار است [1].
به اعتقاد او طبيعى است كه مرغوبيت زمينها (براى كشاورزى) در يك
سرزمين، آدميان را به تسليم وادارد، لذا مردم روستاهايى كه بخش مهمى از ملّت از
ايشان تشكيل مىشود نسبت به آزادى خود ابراز حسّاسيت نمىكنند، دليل آن هم اين است
كه روستاهايى كه از روزى فراوانى برخور دارند از غارت ولشكركشى مىهراسند. او
مىافزايد: بيشتر اوقات در سرزمينهاى سرسبز حكومتهاى فردى (خود كامه) ديده مىشود
ودر كشورهاى خشك وبىحاصل، حكومتهاى گروهى. به نظر او خشكىِ سرزمين آتيكوس به
برپايىِ حكومت مردمى در آن انجاميد وسرسبزى زمينهاى اسپارت به حكومت اريستوكراسى
منجر شد [2]. او مىگويد: مردم كوهستان داراى حكومتى با
اعتدال بيشترى مىباشند، زيرا كمتر در معرض فتوحات قرار مىگيرند ودفاع از خود
براى ايشان امرى آسان است [3].
به باور او خشكى زمين، مردم را ماهر، زاهد، سخت و شكيبا بار مىآورَد
وملل جزيره نشين بيش از خشكى نشينان به آزادى گرايش دارند، و سرزمينها به سبب
حاصلخيزى آنها آباد نمىشوند بلكه به واسطه آزادى آنها. بدين ترتيب سرزمينهايى كه
به واسطه فعّاليّت مردم شايستگى سكونت يافته است، و براى ادامه اين وضعيّت به
اينگونه فعاليّتها نياز دارد، حكومتى معتدل را مىطلبد، تا آبادانى آن استمرار
پيدا كند. سه گونه سرزمين از اين دست ديده مىشود كه عبارتند از دو ايالت زيبا در
چين بانام كيانگنان وشكيانگ، مصر وبالاخره هلند [4].
بدين ترتيب مونتسكيو معتقد است كه نياز چنين سرزمينهايى به عنايت
فراوان براى باقى ماندن منابع كشور، قوانين معتدلى را براى آنها پديد آورده است.