نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 34
يكى نيز مقايسه ميان نظاير وهمانندهاست.
دوم- اجتهاد در موضوعات
موضوعاتى كه زمينه تطبيق فقه بر فروع مىباشد دو گونه است: يكى
موضوعات ساده كه دانستن آن براى مردم، بدون دردسر است، پس به خود مردم واگذار
مىشود. و ديگرى موضوعات فقهى پيچيدهاى كه جز با كارشناسى فقهى در كنار كارشناسى
موضوعى دانسته نمىشود و تا حدّ بسيارى همچون تشخيص بيماريهاست كه هر فردى
نمىتواند آن را تشخيص دهد و تنها متخصّص مىتواند به انجام چنين كارى بپردازد. در
فقه نيز هر فردى نمىتواند موضوعاتى را كه با فقه و شرع مقدّس پيوند دارد شناسايى
كند.
موضوع پاك و پليد (الطيّب و الخبيث) (با اينكه دو موضوع براى يك حكم
عام هستند)، موضوع قبله، شب، روز، هلال ماه، مواقيت حج و نظاير آن همچون عادت
ماهانه زنان و ديگر خونريزيهايى كه آنها را مىآزارد همگى در تخصّص فقيه است،
چنانكه مسائل مستحدثه نيز همين گونهاند، زيرا چگونه مىتوان مسؤوليّت كشف و شناخت
مسايل مهمّى مانند معاملات ربوى بانكها و ديگر معاملات حرام و مسؤوليت اجراى عدالت
اجتماعى را به غير از فقها واگذار نمود؟
اسلام، شيوه منطقى و سامانه شناختِ خود را دارد كه پيشتر در جلد اوّل
به اين دو اشارت رفته است و فقها نسبت به اين سامانه و نظام آگاهترند و در پرتو آن
مىتوانند در موضوعات پيچيده، غور كنند. براى مثال: عدالت، يك مفهوم كلّى است و هر
كس آن را به شيوه خود تفسير مىكند. پس اينك كه شرع به برپا داشتن عدالت فرمان
مىدهد و خداوند مىفرمايد: