responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 199

- 3- جوهره اخلاق‌

ارزش ارزشها، جوهره اخلاق، اصل هر نيكويى و در نتيجه مادر فضيلتها كدام است؟ افلاطون به پيروى از سقراط مى‌گويد: اخلاق علم است (مقصود او هر آن چيزى است كه با انديشه در پيوند است).

اپيكور مى‌گويد: اخلاق برخوردارى است (توازن لذّت).

مسيحيت مى‌گويد: اخلاق عشق است.

زردشت مى‌گويد: اخلاق مسؤوليت است.

كنفوسيوس مى‌گويد: اخلاق نيكى به پدران است (و از جمله آنهاست فرمانبرى و مِهر كلّى).

تائوئيسم مى‌گويد: آن ساده‌گيرى است.

امّا در مكاتب نوين (كانت) آن را حاكميت اهداف مى‌داند (و اينكه خواست خود را با خواست ديگران همسان قرار دهى و كرامت بشرى را پاس دارى).

كيركيگارد مى‌گويد: اخلاق اضطرابى درونى است و اصل آن ايمان ناب است.

توماس مور مى‌گويد: همانند سازى رياضى است (همچون رياضيات).

هابز مى‌گويد: پرداختن به دافعه‌ها و جاذبه‌هاست (همچون علم ميكانيك).

دى ميسر مى‌گويد: مشخّص كردن ارزش براساس بازتاب آن است.

مچينكوف مى‌گويد: همبستگى منفعت گراست.

فرويد مى‌گويد: آزادى مطلق جنسى و گشودن عُقده‌هاى آن است.

گويو مى‌گويد: اخلاق نيرويى روبه گسترش در خدمت به ديگران است.

نيچه مى‌گويد: پويايى فردى است (زندگى از آن چيرگان است).

هيوم مى‌گويد: حساسيتى فيزيكى است كه تربيت (نيكو) آن را مى‌سازد.

راو مى‌گويد: كنش و عمل است (آزمون فردى).

نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست