نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 137
از سكون و انفعال بدل مىشود و نيز «آزادى» انسان براى جلوگيرى از
درهم ريختن اتّحاد و نظم، فرو پاشيده و نابود مىشود، چنانكه فضيلت نگهدارى هوى و
هوس گاهى ما را به نقاط منفى تصوّف مىكشاند، زيرا فردگرايى كه اين فيلسوف در صدد
لغو آن مىباشد نيز يك ارزش الهى است، و منافع شخصى مردم چونان منافع جامعه بايد
مراعات شود.
«لايب نيتس/Laybnits » (1646- 1716 م)
اين فيلسوف كه گرايش «وحدت وجود» بر او حاكم است هر موجودى را واحدى
كاملًا «معنوى» مىشمارد كه «موناد/Monade » يعنى ذرّه معنوى مىنامدش. اين ذرّه به گونهاى تقريباً فراگير
باز تاباننده همه ادراكات حسّى ديگر است.
اين مجموعه گرايشى درونى و خود كار دارد تا ديدگاه آن نسبت به جهان-
كه از اين مجموعه شكل گرفته- پيوسته وضوح بيشترى يابد. براين اساس «راه كمال»
تأييد اين انتقال به ادراكات حسّىِ ممتازتر وشناختهتر است. [1]
در نتيجه، هستى كه به اين شكل، رنگ مشروعيّت به همه بخشهاى آن زده
شده، جامعهاى همراه با خداست كه هر فردى در آن بايد در واقعيّت عملى همه تلاش خود
را به «روشن كردن» اين «مونادها» تخصيص دهد كه از جمله «مونادهاى» خود او هم در
ميان آنهاست. به علاوه، هر فردى بايد «هوى و هوسهاى» گمراه كننده خود را از ميان
بردارد و افراد را يكپارچه سازد و در هر نقطهاى هرچه بيشتر عقلانيّت را وارد كند ...
اينها همه نمودهايى از محبّت الهى، انسجام و عبادت آن هستند كه خداوند خلقشان كرده
است. [2]
اين نظريه نيز به نظريه قبلى مىماند و نقدش همان نقدى است كه در
مكتب پيشين بيان شد، بويژه در رابطه با بنياد اين نظريه كه بر مفهوم «وحدت وجود»
استوار است. آرى! در اين ديدگاه ابعادى درخشان مثل عبادت خدا يافت مىشود، ولى
اين