responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 122

اخلاق است تيز نمى‌كند. اين در صورتى است كه مرزهاى دانش را در ديدگاه افلاطون آن قدر گسترش دهيم كه علم ارزشها و شناخت اهدافى كه آدمى براى آنها آفريده شده است را در برگيرد، و اين همان مقصود افلاطون از علم است. امّا علم به مفهوم نوين آن (يعنى: تجربه و آنچه تابع آن است) براى اخلاق فايده زيادى به ارمغان نمى‌آورد- چنانكه كه در آغاز به هنگام بحث پيرامون نظريه‌هاى مكتب ناتوراليسم در اخلاق از آن سخن گفتيم-.

نظريه خير در نگاه افلاطون، كاستى دارد و خير، صرف همگرايى ميان انگيزه‌هاى گونه گون درونى يا ميان فرد و جامعه (اگر چه آن نيز خير است) نيست بل همگرايى ميان انسان و طبيعت، انسان و خالق طبيعت را نيز در برمى‌گيرد، اگرچه شكل مطلوب، صرفِ همگرايى نيست، بلكه همگرايى استوار بر معيارهايى والاست كه پرستش به درگاه الهى و نزديكى به خداوند سبحان آنها را گرد مى‌آورد.

آنچه باقى مى‌ماند شيوه گفتگو است كه به نظر من، ما را به آستانه حقيقت مى‌كشاند، آن شيوه‌اى است سودمند كه عقل را بر مى‌انگيزاند و وجدان را متبلور مى‌سازد، امّا براى شناخت حقايق- آن گونه كه در منطق بتفصيل سخن گفته‌ايم- شيوه‌اى كافى به نظر نمى‌رسد، زيرا اين يك شيوه است و شيوه‌هاى ديگرى هم در ميان مى‌باشد كه براى رسيدن به شناخت بايد از آنها بهره جست.

- 2- مكتب ارسطو و نقد آن‌

به نظر مى‌رسد ديدگاه اجتماعى ارسطو كه به سبب تأثير انديشه‌هاى او بويژه در زمينه منطق به «معلّم» ملقّب شده بر سه ارزش (عدالت، عقل و عشق) استوار است، و شايد ارزش عشق در نگاه او والاتر باشد، زيرا مفهوم آن جذب شدن آدمى به سوى كاملترين صورت (كه در نظر او در خدا جلوه‌گر است) در حالى كه عدالت در زندگى فرد و جامعه، ابزارى براى اوج گرفتن به سوى اين كاملترين صورت است‌

نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 122
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست