نام کتاب : ايمان زيربناى شريعت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 388
اين حديث بيان كننده آن است كه هر امر به تسبيح در قرآن كريم، همان
فرمان به نماز است.
ابن شهرآشوب به نقل از ابى حازم در خبرى نقل مىكند كه مردى به امام
زين العابدين عرض كرد: آيا تو نماز را مىشناسى؟ ابوحازم به او حمله كرد. امام
عليه السلام فرمود: «آرام باش اى ابوحازم كه علماء اشخاصى بردبار و
رحيم هستند. و آنگاه با پرسشگر به گفتگو پرداخت و فرمود: آرى! نماز
را مىشناسم. او از افعال و مبطلات فريضهها و نوافل نماز، پرسش كرد تا آنكه به
اين سخن رسيد: آغاز نماز كدام است؟ امام عليه السلام فرمود: تكبير. او
گفت: برهان نماز كدام است؟ فرمود: قرائت. او گفت:
خشوع نماز كدام است؟ امام فرمود: نگاه كردن به محل سجده. او
گفت: تحريم (يعنى شروع) نماز كدام است؟ امام فرمود: تكبير. او
گفت: پايان نماز كدام است؟ امام فرمود: تسليم. او
گفت: گوهر نماز كدام است؟ امام فرمود: تسبيح. او گفت:
شعار نماز كدام است؟ امام فرمود: تعقيب. او گفت:
كمال نماز در چيست؟ امام فرمود: درود بر
محمّد صلى الله عليه و آله و خاندان محمّد. او گفت: دليل قبول شدن نماز
كدام است؟ امام فرمود: ولايت ما و براءت از دشمنان ما.
آنگاه مرد گفت:
بر هيچكس، حجّتى را باقى نگذاشتى سپس برخاست در حالى كه مىگفت:
اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ و پنهان شد.
[1]»
دوم- طلب آمرزش و بازگشت به درگاه الهى:
الف- درود مؤمن، هنگام بازگشتش به سوى خداوند، همان طلب
آمرزش است. آيا گناه، بين او و خدايش پردهاى نشده است؟ آيا مؤمن، مىخواهد اين
پرده برگرفته شود؟
دراين هنگام است كه مؤمن به درگاه خداوندى توبه مىكند و به آستانه
رحمت او در مىآيد.