نام کتاب : ايمان زيربناى شريعت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 163
«اسلام را چنان تعريف كنم كه هيچكس پيش و پس از من آن را جز
اينگونه تعريف نكرده و نخواهد كرد: اسلام همان يقين و يقين همان تصديق و تصديق
همان اقرار و اقرار همان عمل و عمل همان خوب انجام دادن است. مؤمن دينش را از نظر
شخصى خود نمىگيرد، بلكه اين دين از سوى خدا به نزد او مىآيد و او آن را
مىستاند. مؤمن، يقين خود را در عملش مىبيند و
كافر، انكار خود را در عمل خويش مىيابد. سوگند به خدايى كه جان من در يد قدرت
اوست آنها كار خود را ندانستند و انكار كافران و منافقان را با كارهاى پليدشان در
نظر آوردهاند. [1]»
دوم- چرا تسليم در برابر خدا
؟ چند بينش است كه ما را به تسليم در برابر خدا وامىدارند؛ تسليمى
كه در پيروى از دين او و فرمانبرى از وليّش جلوهگر است:
1- اينك كه آسمانها و زمين، رام و تسليم خداوند جهان
هستند، ما بنىبشر را مىرسد كه به كژراهه رويم؟ ما به هنگام تسليم در برابر خدا
در حقيقت، با سرشت آفرينشى هماهنگ شدهايم كه ما را در برگرفته است، در حالى كه
اگر سركشى پيشه كنيم هر آنچه در گرد ماست بر ما سر خواهد كشيد، زيرا هر چيزى پيرو
خداوند جهانيان است و خداوند مىفرمايد:
«آيا دينى جز دين خدا مىجويند حال آنكه آنچه در آسمانها و زمين
است خواه ناخواه تسليم فرمان او هستند...»
2- داستان آفرينش انسان ما را به ضرورت تسليم
مىكشاند. فرشتگان در اعتراض به خداوند، به طور كامل تسليم نشدند و در برابر اراده
او كه خبر داده بود مىخواهد در زمين جانشين قرار دهد، به خطا و اشتباه رفتند. و
اين خطا در لحظهاى روشن شد