نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 358
موسى آن را ديده است و در واقع صحبتى نبوده است.
از طرفى تعبير رساى «انطَقَنَا اللَّه» دلالت بر سخن گفتن ظاهرى
مىكند. در تعريف نطق گفتهاند كه وسيلهى صحبت است و در واقع صحبت كردن نتيجهى
منطق مىباشد.
2. خداوند سخن را در درون دست خلق مىكند؛ همچنان كه مورد مشابه آن
وجود دارد كه سخنى را در درون درخت خلق كرد. نتيجه اين كار هم صحبت و سخن گفتن
است.
3. مىگويند هنگام گناه كردن، دست انسان به رنگ خاصى درمىآيد كه آن
رنگ دلالت بر آن گناه مىكند؛ همانند نشانهها و علامتهايى كه در جادهها
گذاشتهاند كه هر كدام دلالت بر دستورى و قانونى است. در واقعه اين علائم و نشانه
ها با افراد مقابل خود سخن گفته و دستورى خاص مىدهند.
به نظر مىرسد نوع سومى كه بيان شده صحيح نيست.
در آيهى بعد
[66] هشدارى به بندگان مىدهد كه از سكوت و حرف نزدن
دهان تعجّب نكنيد و از آن عبرت بگيريد. خدا مىگويد: چشم را كه وسيلهى ديدن
شماست، من خلق كردهام و اگر بخواهم روزى آن را از شما خواهم گرفت. پايى كه
وسيلهى حركت شماست، من آفريدهام و روزى آن را از شما خواهم گرفت؟ پس به اين
قدرتهاى ظاهرى و معنوى خود مغرور نشويد؛ زيرا اگر خدا بخواهد آن قدرتها را از
شما خواهد گرفت؛ چنانچه در قيامت چنين كارى را در بارهى زبان انجام خواهد داد.
بازگشت پيران به عالم كودكى
در ادامه (در آيه 68) به عمر انسان اشاره كرده، مىگويد: هر كه را
عمر طولانى بدهيم، در اواخر عمر او را به دوران كودكى برمىگردانيم و همانند يك
كودك خواهد شد؛ چنان ناتوانْ كه گاه از انجام كارهايى كه يك كودك
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 358