responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 220

دهد.

گفت‌وگو در باره‌ى اين نيست كه خورشيد چقدر حجم دارد؛ نورش چقدر است؛ چگونه به دور خود مى‌چرخد و در چه فلكى حركت مى‌كند. هدف اين است كه منِ مخاطبِ قرآن، با توجّه به اين فلك، ماه، خورشيد و زمين كه هر كدام در مدار معيّن شناورند، بفهمم خود چه‌كاره هستم و چه بايد بكنم؟

همان خدايى كه خورشيد را خلق كرده، ماه را تابان قرار داده، شب و روز را به وجود آورده و همه را در مسير مشخّصى شناور ساخته است، بنده را هم شناور گردانيده است. وقتى سوار كشتى مى‌شوم، كشتى در دريا شناور است، همان گونه كه زمين در فضا!

/ ب‌اين تصويرها و موقعيّت‌هاى معلّق و شناور كه توأم با احساس نياز به نگهدارنده است، براى اين است كه توجّه آدمى را به سكاندارِ هستى جلب كند./

«وَ إِنْ نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لَا هُمْ يُنقَذُونَ»؛

واگر بخواهيم غرقشان مى‌كنيم؛ به‌طورى كه نه فريادرسى داشته‌باشند ونه نجات داده شوند!

اگر بنا باشد خداوند كشتى‌نشستگان را در ميان دريا غرق كند، نه فريادرسى خواهند داشت كه به دادشان برسد و نه اگر امدادگرى باشد، مى‌تواند آن‌ها را نجات دهد. از اين تعبيرات در قرآن بسيار است كه مى‌فرمايد:

«كسى نيست و اگر هم باشد، نمى‌تواند كارى بكند».

ممكن است به ذهن خطور كند كه منظور از «فُلْك مَشحون» همان زمين و ساكنان آن باشد؛ امّا اين بعيد و دور از ذهن است. ذهن عموم مردم، متوجّهِ زمين و شناوربودنِ آن در فضا نمى‌شود؛ مخصوصاً در زمان نزول آيات قرآن كه زمين را مركز عالم و ساكن مى‌دانسته‌اند.

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 220
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست