responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 194

جدا مى‌كنند، به اين عمل «سَلْخ» مى‌گويند. سلّاخ كسى است كه شغلش قصّابى است و پوست گوسفندها را مى‌كَند.

خداوند، تاريك شدن هوا را به كنده شدن پوست از بدن گوسفند تشبيه فرموده است كه براى همه ملموس و مأنوس است. همان طور كه وقتى پوست گوسفند كنده مى‌شود، بى‌پوست مى‌شود، وقتى كه نور از شب جدا مى‌شود، تاريك مى‌شود.

خداوند چگونه پوست شب را از آن مى‌كَنَد؟ مثل پوست گوسفند- كه آن را با چيزى مى‌گيرند و مى‌پيچند و كم‌كم از آن جدا مى‌كنند- تكّه‌تكّه و افق به افق، خورشيد نور را با خود مى‌برد و همه جا را تاريكى فرا مى‌گيرد.

تماشاى چندباره‌ى غروب خورشيد!

كسانى كه هواپيما سوار مى‌شوند، وقتى گذر هواپيما از مسير حركت خورشيد است، پديده‌ى تدريجى حركت خورشيد را شايد بتوانند ببينند.

ابتدا در جايى كه هستند، خورشيد غروب كرده است؛ ولى بعد به جايى مى‌رسند كه خورشيد هنوز غروب نكرده است! و اين كار ممكن است چند بار تكرار شود. و آن‌ها مى‌توانند در يك روز چند بار غروب خورشيد را تماشا كنند و يا غروب چند ساعته را تجربه كنند!

«وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ».

و شب (نيز) براى آن‌ها نشانه‌اى است. كه ما روز را از آن بر مى‌كَنيم.

روز با حركت خورشيد، مثل پوستى مى‌ماند كه از شب كَنده مى‌شود و باز شب آشكار مى‌شود.

«فَاذا هُمْ مُظْلِمُونَ».

ناگهان تاريكى آنان را فرا مى‌گيرد.

آن‌ها در ظلمات قرار مى‌گيرند و به همان ظلمات اوّلى كه در آن بودند،

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 194
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست