نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 180
در اين آيه كلمهى «سبحان» براى تنزيه خداوند آمده است و اين تنزيه
براى اين نيست كه خداوند را از زوج داشتن منزّه بداند؛ بلكه براى اشاره به اهميّت
مسألهى زوجيت است؛ يعنى به قدرى اين مسأله اهميّت دارد كه ممكن است كسى خيال كند
از عهدهى خدا انجام چنين كارى بر نمىآيد و خداوند با كلمهى «سبحان» عجز و
ناتوانى را از خود نفى كرده است.
از اين جا، اين نتيجه به دست مىآيد كه زوجيّتى كه در اينجا ذكر شده،
به معناى قرين بودن و در كنار هم بودن دو چيز نيست؛ بلكه اشاره به امر فراترى
دارد؛ چيزى كه به تدريج در پيشرفت علوم فهميده مىشود و اكنون دانشمندان كشف
كردهاند كه نه تنها در حيوانات بلكه در بسيارى از موجودات- چه گياهان و چه ساير
اشيا زوجيّت وجود دارد.
«سبحان»، در اينجا به معناى تنزيه ذات اقدس احديّت است. يعنى خداوند
متعال منزّه است از اينكه مثل همهى اشيا، زوج باشد؛ بلكه او خالق زوج است.
خداوند، فاقد حواس، به معنى مصطلح آن است!
يكى از حضّار: گمان مىكنم جناب استاد رحمانى به آنچه حضرت آيت الله
مدرّسى فرمودهاند، توجّه كامل نكردند. ايشان فرمودند: «ما از هر صفت مخلوقى، به
منزّهبودن خالق از آن صفت پى مىبريم.»
يكى از موارد كاربرد كلمهى «سبحان» آن است كه جناب استاد رحمانى
فرمودند؛ جايى كه سخن در بارهى عظمت خداست؛ امّا بيشتر موارد «سبحان»، در صفات
جلال به كار مىرود؛ يعنى تنزيه خدا از نقص.