نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 767
آمدن ملکی از آسمان
سعید بن المسیب میگوید: چون یزید ملعون، مسلم بن عقبه را به مدینه فرستاد تا
آنجا را غارت کند و اهل مدینه را به قتل برساند، آن ملعونها اسبهای خود را
بر ستونهای مسجد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بستند و آنها
را بر دور مرقد آن جناب باز داشتند و سه روز مشغول غارت مدینه بودند، و هر
روز امام زینالعابدین علیهالسلام مرا برمیداشت و میآمد به نزد قبر رسول
خدا صلی الله علیه و آله و سلم و دعائی میخواند که من نمیفهمیدم، و از
اعجاز آن حضرت چنان شد که ما آنها را میدیدیم ولی آنها ما را نمیدیدند.
مردی بر اسب اشهبی سوار و جامههای سبز پوشیده بود، حربهای در دست داشت و
هر روز میآمد و بر درب خانهی آن حضرت میایستاد و هر که اراده میکرد که
داخل خانهی آن حضرت شود، با آن حربه به او اشاره میکرد و بی آنکه آن حربه
به او برسد میافتاد و میمرد. چون دست از غارت برداشتند، امام
زینالعابدین علیهالسلام به خانه رفت و زیورهای زنان خود و جامههای ایشان
و گوشوارههای اطفال خود را جمع کرد و برای آن سوار بیرون آورد. او گفت:
«ای فرزند رسول خدا! من ملکی از شیعیان تو و پدر تو هستم، چون این افراد بر
مدینه غالب شدند، من از حق تعالی اجازه خواستم که به زمین بیایم و شما را
یاری بنمایم، و به آنچه کردم امید رحمت از خدا و شفاعت از رسول خدا صلی
الله علیه و آله و سلم و شما اهلبیت علیهمالسلام دارم.» [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) مناقب ابن شهر آشوب. منبع: عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام سجاد؛ تهیه و تنظیم واحد تحقیقاتی گل نرگس؛ شاکر؛ چاپ اول 1386 .
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 767