نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 632
شجاعت
امام سجاد (ع) که در کلیهی صفات حمیده و فضایل اخلاقی زبانزد خاص و عام
بود، در شجاعت و قوای روحی و ثبات دل و جرأت و شهامت نیز به حد کمال بود.
سخنان آن حضرت که در پاسخ عبیدالله بن زیاد ظالم و ستمگر - به وقتی که امر
به قتل وی داده بود در برابرش بیان داشت، خود بالاترین دلیل بر شجاعت و
شهامت آن حضرت است. به این ترتیب که خطاب به عبیدالله فرمود: یابن زیاد،
ابالقتل تهددنی؟ (مرا به مرگ تهدید میکنی؟) تو نمیدانی که قتل برای ما
امری عادی و شهادت مایهی کرمت و مباهات ماست. و آنگاه که از کوفه وی
را به اسارت میبردند تا موقعی که به شام رسیدند با هیچ یک از آنها که با
وی بودند لب به سخن نگشود، چنان که محفربن ثعلبة که به این امر فجیع دست
زده بود چون به دربار یزید رسید در این مورد میگفت: او هرگز سخنی نگفت،
اما یزید نیز در جواب محفر گفت: - مادر محفر آنچه زایید فاجرتر و
لئیمتر است. و سخنان آن حضرت در برابر یزید خود دلیل بارزی بر شهامت و
شجاعت او است، و آن به هنگامی بود که یزید بر مسند حکومت و قدرت تکیه داشت.
زینالعابدین (ع) خطاب به پسر معاویه چنین فرمود: - یابن معاویه و هند
و صخر، تو خود میدانی که پرچم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در
جنگ بدر و احد و احزاب بر دست جدم علی بن ابیطالب (ع) قرار داشت، اما پدر
تو و جد تو پرچم کفار را به دست داشتند. و در جای دیگر نیز به همین ترتیب
یزید را مخاطب ساخت و گفت: وای بر تو، اگر به این فاجعهای که دامن خود را
آلوده ساختهای کمی اندیشه میکردی، آن وقت به کوه و بیابان گریخته و فرش
خود را جز خاکستر قرار نمیدادی، اکنون بر تو بشارت باد که سرانجام انگشت
ندامت بر دهان گرفته و به ذلت و خواری و زیان بزرگی گرفتار خواهی شد.
[~hr~]منبع:
زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین؛ سید محسن امین حسینی عاملی؛
ترجمه حسین وجدانی؛ مؤسسه انتشارات امیرکبیر چاپ سوم 1374.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 632