نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 706
نفرین امام جواد در حق دشمنانش
راوندی آورده است: از ابن أورمه روایت شده که گفت: همانا معتصم
(خلیفه عباسی)، گروهی از وزیران خود را فرا خواند و گفت: برای من و بر علیه
محمد بن علی بن موسی علیه السلام، به دروغ و تزویر گواهی دهید و بنویسید
که او، قصد دارد بر علیه من خروج نماید؛ سپس حضرت را دعوت کرد و به او گفت:
همانا، قصد داری بر علیه من، سر به شورش برداری. حضرت فرمود: به خدا سوگند! هیچ اقدامی در این مورد، نکرده ام. معتصم گفت: فلانی و فلانی و فلانی، بر علیه تو گواهی می دهند و آنها را حاضر نمودند. آنها گفتند: آری، ما این نوشته ها را، از بعضی غلامان شما گرفته ایم. راوی
گفت: معتصم، در پذیرایی نشسته بود و امام جواد علیه السلام، دست خود را
بلند کرد و فرمود: خدایا! اگر اینان، به من دروغ می بندند، به عقوبت
بگیرشان. راوی گفت: ما، اطاق پذیرایی را می دیدیم که چگونه، به تلاطم
افتاد و به جلو و عقب حرکت می کرد و چون یک نفر از آنها، برمی خاست، تعادلش
بهم می خورد و می افتاد؛ پس معتصم عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! من از کاری
که کردم، توبه می کنم؛ از پروردگارت درخواست کن تا اتاق پذیرایی را، آرام و
بی حرکت سازد. پس حضرت گفت: خدایا اتاق پذیرایی را از حرکت باز ایستادن؛ در حالی که می دانی اینان دشمنان تو و دشمنان من اند؛ پس آرام گرفت. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) الخرائج و الجرائح 2: 670 ح 18. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ مترجم مسلم صاحبی؛ شرکت چاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 706