نگاه کردن خواجه به زن نامحرم

مسعودی گفته است:
از ابو خداش مهدی روایت شده که گفت: در مجلس امام موسی کاظم علیه السلام بودم که مردی خدمتش رسید و عرض کرد: خدا مرا فدایتان سازد! کنیز ام ولدم، کنیز بالغ دیگرم را از شیر پسرم شیر داده است؛ آیا ازدواج با وی بر من حرام است یا حلال؟
امام کاظم علیه السلام در جوابش فرمود: شیر دادن بعد از باز گرفتن از شیر (در غیر وقت خودش.)، معنی ندارد؛ نیز از نماز در حرمین (مکه و مدینه.) سؤال کرد که شکسته است،یا تمام؟ حضرت فرمود: اگر خواستی تمام و اگر خواستی، شکسته بجای آور؛ او همچنین پرسید: وقتی خواجه بر زنان داخل می شود، دستور چیست؟
حضرت صورت خود را بر گردانید؛ راوی گفت: به حج مشرف شدم و بعد از آن، خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم و همین پرسشها را، خدمت حضرت مطرح کردم و او، همان پاسخهایی را داد که از امام کاظم شنیده بودم و راوی در زمان فعلی در مجلس امام جواد علیه السلام هم حضور داشته و لذا می گوید: به امام جواد علیه السلام عرض کردم: فدایتان گردم! کنیز ام ولدم، کنیز بالغ دیگرم را از شیر پسرم، شیر داده است؛ ازدواج با وی، بر من حلال استا حرام؟
حضرت فرمود: شیر دادن، بعد از باز گرفتن از شیر، معنی ندارد؛ عرض کردم: حکم نماز در حرمین چیست؟
فرمود: اگر خواستی تمام و اگر خواستی شکسته اقامه کن و چنان بود که پدرم، تمام به جای می آورد.
عرض کردم: خواجه که بر زنان داخل می شود، چه حکمی دارد؟
حضرت صورت مبارکش را برگردانید؛ سپس مرا به نزدیک خود فرا خواند و فرمود: کاستی او، چیزی جز خنثی ئیش نیست (و میل و شهوت خود را دارد.) [1] .