responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 661

نفرین حضرت در حق ام الفضل

حسین بن عبدالوهاب گفته است:
وقتی امام جواد علیه السلام و همسرش، دختر مأمون، به قصد حج بیرون آمدند، پسرش علی (امام هادی) علیه السلام را هم که طفل صغیری بود، همراه خود بردند؛ پس حضرت در مدینه، او را جانشین خود ساخت و میراث و سلاح امامت را به وی سپرد و در حضوراران خود و شیعیان مطمئن و مورد اعتماد، بر امامت حضرت تأکید فرمود و خود به همراه همسرش دختر مأمون، رهسپار عراق گردید و چنان بود که در آن وقت، مأمون به سرزمین روم، رفته بود و در ماه رجب سال دویست و هیجده (218)، در منطقه «بدیرون»ا «ندبرون» از دنیا رفت که شانزده سال، از امامت امام جواد علیه السلام می گذشت.
مردم در ماه شعبان سال دویست و هیجده (218) معتصم (ابو اسحاق محمد بن هارون) را بجای مأمون به خلافت برگزیدند؛ معتصم از اوان خلافت، در جستجوی نیرنگی برای کشتن امام جواد علیه السلام بود و انگشت اشاره خود را به سوی دختر مأمون، همسر امام جواد علیه السلام گرفت که حضرت را مسموم سازد؛ چه اینکه از بد دلی و تعصب ام الفضل نسبت به امام جواد علیه السلام، آگاهی داشت و به خوبی می دانست که امام جواد علیه السلام، مادر پسرش امام هادی علیه السلام را بر ام الفضل ترجیح می دهد و ام الفضل، برای حضرت فرزندی نیاورده است و... ام الفضل به خواسته معتصم، پاسخ مثبت داد و زهری را در دانه های انگور رازقی تزریق و پیش روی حضرت نهاد؛ چون حضرت انگور را خورد، ام الفضل پشیمان شد و بنای گریه گذاشت. حضرت فرمود: چرا گریه می کنی؟ به خدا سوگند! خدای متعال تو را با فقر التیام ناپذیر و درد و بلایی غیر قابل پوشش و استتار، در هم خواهد کوبید و او به درد و مرض نواصیر که در حساس ترین اعضاء و جوارحش پدید آمد. [1] به درک واصل شد؛ در حالی که مال و ثروت،بلکه تمام دارایی خود را از ملک و املاک را هزینه درمان آن کرد و کارش به گدایی کشید.[2] .
ابن شهر آشوب آورده است:
روایت شده که همسر امام جواد علیه السلام، ام الفضل، دختر مأمون، آن حضرت را با دستمالی که در فرج خود، جاسازی کرده بود، مسموم ساخت و چون حضرت، مسمومیت خود را احساس کرد، به ام الفضل فرمود: خدای متعال تو را به درد بی درمانی مبتلا سازد؛ پس خوره به فرجش افتاد و چنان بود که پیش طبیب عریان می ساخت و به آن می نگریستند و در آن دارو می ریختند؛ اما هیچ سودی نبخشید و به همان بیماری مرد و به درک واصل شد. [3] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) علامه مجلسی در بحارالانوار در ذیل این روایت فرموده است: روایت شده است که مرض نواصیر در فرجش بود.
نواصیر: زخمی به شکل رگ که در جسم به ویژه اطراف مقعد پیدا می شود، (فرهنگ عمید).
(2) عیون المعجزات: 129.
(3) مناقب 4: 391.
منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.

نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 661
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست