نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 628
معجزه شش ماهه در بینائی
مرحوم راوندی و دیگر بزرگان رضوان الله تعالی علیهم به نقل از محمد بن میمون حکایت کنند: پیش از آن که امام رضا علیهالسلام عازم دیار خراسان شود، در مکهی معظمه حضور آن حضرت شرفیاب شدم و عرض کردم: یابن
رسول الله! آهنگ سفر به مدینهی منوره را دارم، چنانچه ممکن باشد نوشته ای
برایم بنویس و مرا به فرزندت، حضرت محمد جواد علیهالسلام معرفی بفرما. امام علیهالسلام تبسمی نمود، برای آن که فرزندش در آن هنگام در سنین شش ماهگی بود. و
چون حضرت نامه را نوشت و به دست من داد، به سوی مدینهی منوره حرکت کردم
تا آن که بر سرای امام جواد علیهالسلام رسیدم، غلام آن حضرت جلوی منزل
ایستاده بود، گفتم: مولای مرا بیاور تا با دیدن جمال دل آرایش، چشم خود را
جلا بخشم و فیضی برگیرم. غلام وارد منزل رفت و پس از لحظاتی بیرون آمد؛
و آن اختر فرزانهی آسمان ولایت و امامت را روی دستهایش نهاده بود، پس
نزدیک رفتم و سلام کردم. گوهر ولایت، حضرت جواد علیهالسلام جواب سلام مرا داد و فرمود: ای محمد! حال تو چگونه است؟ عرضه داشتم: ای مولایم! در اثر بیماری چشم، نابینا گشتهام. آن
عزیز خردسال به من اشاره نمود و فرمود: نزدیک بیا، چون نزدیک امام جواد
علیهالسلام رفتم، نامهی پدرش، امام رضا علیه السلام را به غلام دادم و او
نامه را گشود و حضرت آن را خواند؛ و سپس به من خطاب کرد و فرمود: نزدیک
تر بیا؛ چون جلوتر رفتم، حضرت دست کوچک و مبارکش را بر چشمهای من کشید، و
من به برکت وجود مقدس آن گوهر شش ماهه شفا یافتم و چشمم بینا شد و دیگر
احساس درد و ناراحتی نکردم. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) خرایج راوندی: ج 1، ص 372، ح 1، بحارالأنوار: ج 50، ص 46، ح 20، اثبات الهداة: ج 4، ص 388، ح 24. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد جواد؛ مؤلف: عبدالله صالحی؛ نشر مهدی یار.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 628