نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 626
موسی مبرقع
در تاریخ قم مینویسد: بنا به نقل شیخ مفید رحمهالله، موسی مبرقع
جد سادات رضویه، در سال 256 هجری وارد قم شد که سلسلهی سادات رضوی از نسل
او هستند. و چون به صورتش نقاب و برقع میانداخت، او را موسی مبرقع
نامیدند. هنگامی که این امام زادهی بزرگوار وارد قم شد، بزرگان عرب از
اهل قم او را از قم بیرون نمودند و مزاحم او شدند. او هم به کاشان رفت و
در کاشان، احمد بن عبدالعزیز بن دلف عجلی حاکم آن شهر به او اکرام نمود و
خلعتهای بسیار و مرکبهای ممتاز به وی بخشید و دستور داد هر سال از صندوق
بیت المال مسلمانان هزار مثقال طلا با یک اسب مسرج به او بدهند. در این
حال، رؤسای عرب مقیم قم از رفتار خود نادم و پشیمان شدند و به طرف کاشان
شتافتند و از او عذر خواستند و با کمال اعزاز و احترام او را به قم آوردند.
فرزندان موسی مبرقع : موسی مبرقع در قم مقام و منزلتی یافت،
مزرعهها ایجاد نمود، قریهها بنا کرد تا خواهرانش زینب، اممحمد و میمونه،
سه دختر امام جواد علیهالسلام بر او وارد شدند و پس از آنها بریهه، دختر
موسی هم به قم آمد و همهی آنها در قم بودند. تا وفات نموده و در کنار قبر
عمهی خود مدفون شدند. قبهی حضرت معصومه علیهاالسلام را زینب، دختر امام جواد علیهالسلام بنا نمود. موسی
مبرقع در سال 296 هجری آخر اردیبهشت مطابق 22 ماه ربیع الثانی در قم از
دنیا رفت و امیر قم، عباس بن عمرو غنوی بر او نماز گذارد و به خاک سپرده
شد، قبر او اکنون دارای قبه و بارگاه و مزار عمومی مردم است. محله موسویان
قم بقعه و بارگاه امام زاده موسی مبرقع شهرت دارد و مورد استقبال مردم کشور
است. بقعهی بزرگ چهل اختران که شاه طهماسب صفوی در سال 953 هجری بر
آن گنبد و بارگاه ساخت، مدفن چهل نفر از فرزندان حضرت موسی بن جعفر
علیهماالسلام و نوادهها و نبیرهها و امام زادهها از دختر و پسر میباشد و
بسیاری از علویان نیز در آن جا مدفون شدند. [1] . نگاهی به زندگانی موسی مبرقع، برادر امام هادی : شیخ مفید رحمهالله مینویسد: امام
جواد علیهالسلام پس از خود، امام علی هادی علیهالسلام، موسی، فاطمه و
امامه را خلف خود گذاشت. یعنی دو پسر و دو دختر از امام جواد علیهالسلام
باقی ماندهاند که فاطمه با حکیمه اشتباه شده، یا دو اسم داشته، فاطمه و
حکیمه. در کتاب «بحر الانساب» فرزندان امام جواد علیهالسلام را هادی،
ابوطالب، زید، ابوجعفر موسی مبرقع، حکیمه، خدیجه و امکلثوم نوشته است، که
یقینا در اسامی دختران هم تشابه اسم و لقب و کنیه او را به اشتباه انداخته
است. آنچه مسلم بوده این که هادی علیهالسلام، موسی مبرقع، فاطمه،حکیمه - یا امامه - فرزندان امام جواد علیهالسلام بودهاند. امام
موسی مبرقع مادرش امولد بوده که در قم شب چهارشنبه 22 ربیع الاخر سال 296
هجری درگذشت و در خانه خود که تاکنون معروف است، مدفون شد. در «عمدة الطالب» مینویسد: موسی
مبرقع همان فرزند امولدی است که در قم در مقبرهی معروف دفن شده و رضویون
اکثرا از اولاد او هستند، چرا که اکثر آنها از اعقاب احمد بن موسی مبرقع
میباشند. در «عیون المعجزات» از سید مرتضی علم الهدی رحمهالله روایت
شده که: حمیری از احمد بن محمد از اباجعفر علیهالسلام نقل کرده: هنگامی که
امام جواد علیهالسلام خواست به سوی عراق سفر کند، اباالحسن الثالث امام
هادی علیهالسلام با موسی مبرقع نشسته بودند. امام جواد علیهالسلام به
فرزندانش فرمود: از عراق چه دوست دارید برای شما هدیه بیاورم؟ امام هادی علیهالسلام گفت: یک شمشیر عراقی. و چون به موسی فرمود: تو چه میخواهی؟ گفت: اسب سواری. امام جواد علیهالسلام فرمود: این فرزند، ابوالحسن به من شباهت دارد و او، موسی به مادرش. در
تاریخ قم مینویسد: نخستین کسی که از سادات رضوی وارد قم شد، اباجعفر موسی
بن محمد بن الرضا علیهمالسلام بود که در سال 256 هجری که برقع بر صورتش
انداخته بود تا او را نشناسند وارد قم شد و از آن جا به کاشان رفت و مورد
تجلیل فراوان قرار گرفت و احمد بن عبدالعزیز بن دلف العجلی مقدم او را
محترم شمرد و اسب و خانه و زندگی او را مهیا نمود و هر سال هزار مثقال طلای
مسکوک برای او مقرری معین نمود. پس از آن وارد قم شد و در آن جا مورد
احترام قرار گرفت و هدایایی برای او آوردند که از آن جمله بیست هزار درهم
بود و با آن وجه مزرعهای خرید، آن گاه خواهران او زینب، اممحمد و میمون
دختران امام جواد علیهالسلام وارد قم شدند و در آن جا بودند تا این که از
دنیا رفتند و در کنار قبر فاطمه، بنت موسی بن جعفر علیهمالسلام دفن شدند. موسی
مبرقع در قم بود تا این که در شب چهارشنبه 22 ربیع الاخر سال 296 هجری در
خانهی خود شهید گردید. این مقبره پیش از این به خانهی محمد بن حسن بن
ابیخالد اشعری معروف بود و نخستین کسی که در آن دفن شد موسی مبرقع بود. پس
از او دخترش، میمونه در مقبره بابلان در جوار فاطمه، بنت موسی بن جعفر
علیهمالسلام مدفون گردید و آن جا قبه و بارگاهی ساخت. موسی مبرقع چند
فرزند داشت که از آن جمله: احمد است که از افاضل علمای قم بوده و مورد تقدس
ابنعمید - وزیر معروف که خاندان او اهل علم و سیادت و فضیلت بودهاند -
بود و محمد بن احمد بن موسی مبرقع از مشاهیر خاندان مبرقع است که در تاریخ
315 هجری در گذشته است. سید نعمت الله جزایری رحمه الله مینویسد: نخستین کسی که به قم آمد ابوجعفر، محمد بن موسی بن محمد بن علی بن موسی الرضا علیهمالسلام بوده است. [2] . بنابراین،
خود موسی به قم نیامده، بلکه پسرش محمد بن موسی بوده که به قم آمده است که
در سال 256 هجری با خواهرانش به قم آمدند و وفاتش در سال 296 هجری بوده
است. شمایل و قیافه موسی مبرقع : همان گونه که گفتیم دومین فرزند
امام جواد علیهالسلام موسی مبرقع است. او دارای شمایل زیبا و صورت جمیل و
جالب و جاذبی بود که هر کس را به نظر میفریفت و به همین جهت که جمال مشعشع
و ملاحت و صباحت منظر او، موجب ازدحام مردم نگردد در معابر، کوچهها و
خیابانها برقعی بر روی خود میکشید تا زن و مرد از تحریکات منظرهی او
ناراحتی نیابند و بدین جهت او را مبرقع (یعنی برقع و نقاب بر روی افکنده)
میخواندند و اولاد و احفاد او را نیز مبرقع خواندند و از زیبایی و طراوت
صورت و قیافه جذاب و ملیح او که به فرزندانش نیز ارث رسیده بود آنها هم
برقع بر روی خود میافکندند و خاندان مبرقع به سیادت، فضیلت، صباحت و کمال
شهرتی به سزا داشتند که تاریخ مؤید این گفتار است. موسی مبرقع، جد
اعلای سادات رضوی، تقوی، برقعی و مبرقعی در سرتاسر کشورهای اسلامی در عرب و
عجم شهرتی به سزا دارند و سلسله نسب همهی این سادات به وسیلهی موسی
مبرقع و امام جواد علیهالسلام به امام رضا علیهالسلام میرسد. علمای نسابه مینویسند: نسل امام رضا علیهالسلام جز از امام جواد علیهالسلام و موسی مبرقع نبوده است. به
ظن قوی، تولد موسی مبرقع در حدود سال 214 هجری یعنی در سن 19 تا 20 سالگی
امام جواد علیهالسلام بوده که در حین رحلت پدرش 5 یا 6 سال داشته است. چنانچه امام علی النقی علیهالسلام برادر بزرگتر او 7، یا 8 ساله بوده است. چرا
که به صورت تقریبی ازدواج امام علیهالسلام با امفضل در سال 205 هجری
بوده که حضرتش در حدود سال 210 هجری هنگامی که از امفضل از نظر اولاد
مأیوس شده، زن دیگری اختیار کرده و تولد امام هادی علیهالسلام در سال 212
هجری بوده است. از مندرجات و مواد وصیتنامه امام جواد علیهالسلام نیز
معلوم میشود که نخستین فرزندانش امام علی النقی علیهالسلام میباشد که
وصی خود قرار داد و در آن موقع موسی مبرقع به حد بلوغ و رشد نرسیده بود که
علی را به سبب تربیت ربوبی بر نفس خود و برادرش موسی و خواهرانش قیم قرار
داده و در ظاهر امر هم عبدالله بن مشاور را قیم صغار خود قرار داد تا
خلیفه، اموال و صدقات آن حضرت را ضایع، تلف و تصرف نکند. قیمومیت
عبدالله بن مشاور نه برای آنکه کفایتی در فرزند ارشد او نبوده و نقصی در
امام هادی علیهالسلام باشد، بلکه چون متوکل همهی اموال و صدقات علویان را
غصب کرد حضرت میدانست و برای تقیه و حفظ اموال و منافع سادات علوی و رضوی
در صورت ظاهر سمت قیمومیت را به نام عبدالله بن مشاور مرقوم فرمود، تا به
حکم محجوریت نابالغ بودن علی علیهالسلام و موسی و خواهرانشان، اموال و
صدقات به دست خلفا و غاصبان نیفتد و در قیومیت و سرپرستی عبدالله بن مشاور -
که مورد اعتماد امام جواد علیهالسلام بوده - باشد و بعد به صاحبانش مسترد
نماید. در این جا نکاتی مورد توجه قرار میگیرد: نخست آن که، امام
علیهالسلام نخواسته اموال را صرفا از نظر عدالت و امانت به دیگری بسپارد.
نظر امام، شخصیت و قدرت حفظ مال بوده تا اموال از دستبرد متعدیان مصون
بماند و پس از بلوغ به صاحبانش مسترد گردد که در بخشی به طور مستقل موسی
مبرقع صیانت و تولیت داشته باشد و بخش دیگری را هم زیر نظر مخصوص امام علی
هادی علیهالسلام گذاشت، آن هم روی مصالحی بوده که مورد تعدی خلفای جور و
ستم قرار نگیرد. دوم آن که: امام علیهالسلام به آینده علم داشت که
خودش از مدینه مهاجرت اجباری خواهد نمود ولی پسرش موسی مبرقع در مدینه
خواهد ماند و لذا در تاریخ زندگی موسی هم دیدیم تا سن سی سالگی در مدینه
بود و بعد به قم هجرت کرد و در این مدت مفاد وصیتنامه پدر را به طور کامل
عمل کرد و موقوفات و صدقات را به اهلش رسانید. مهاجرت موسی مبرقع به ایران : در
سال 244 هجری موسی مبرقع به دعوت متوکل از مدینه به بغداد و از آن جا به
سامرا مسافرت نمود، تا سال 247 هجری که متوکل مرد، موسی در سامرا بود، ولی
پس از مرگ او به طرف ایران حرکت کرد و به قم آمد از آن جا به کاشان رفت و
باز به قم مراجعت نمود. برخی از مورخان، مهاجرت موسی مبرقع را به قم به
طور کلی انکار نموده و او را تا آخر عمر مقیم کوفه دانستهاند و گفتهاند:
فرزندان او به قم هجرت کردهاند. چون موسی در یک تحول سیاسی مورد غضب
خلفای عباسی قرار گرفته، نسبت به او تهمت و افترا هم زدهاند و علامهی
مجلسی رحمهالله در «تحفة الزائر» در ضمن حالات علی بن جعفر عریضی او را
مجهول الحال دانسته است. ولی با تحقیق در تاریخ و علم رجال معلوم میشود که این بدبینیها مورد نداشته و او مرد متقی و با فضیلتی بوده است.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) رجوع شود به تاریخ قم، منتهی الامال محدث قمی، ارشاد مفید، رجال مامقانی و غیره. (2) زهر الربیع: 207. منبع:
زندگانی حضرت امام محمد تقی جوادالائمه؛ مؤلف: حسین عماد زاده به اهتمام:
غلامحسین عماد زاده؛ ناشر: حسینیه عماد زاده چاپ اول 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 626