نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 563
کودکی امام جواد
امام نهم با آن که کودکی خردسال بود که پدرش از جهان درگذشت با این حال
هرگز بازیها و کارهای کودکانه و عبث از او دیده نشد، بلکه او مظهر شکوه و
جلال و صاحب عزت و اقتدار بود. علی بن حسان میگوید: مقداری
اسباببازی کودکانه که بعضی از آنها از نقرهی گرانقیمت بود با خود برداشتم
تا به حضرت جواد علیهالسلام که کودکی خردسال بود هدیه نمایم. چون به
محضرش رسیدم سلام کردم، او جواب سلام مرا داد ولی چهرهاش گرفته و ناراحت
بود. به من نفرمود بنشین، اما من به نزدیکش رفتم. ناگاه اسباببازیها از
جیبم به زمین افتاد. آن حضرت با نگاهی آنچنان تند به من نگریست که وجود مرا
ترس فرا گرفت. آنگاه اسباببازیها را به چپ و راست انداخت و فرمود: «ما لهذا خلقنی الله، ما انا و اللعب؟» «خداوند مرا برای بازی نیافریده، مرا به بازیهای کودکانه چکار؟» علی بن حسان گوید: من با شرمندگی عذرخواهی کردم و از محضرش بیرون آمدم. [1] .
[~hr~]پی نوشت: (1) بحارالانوار، ج 50، ص 59. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام محمد جواد؛ سید علی حسینی قمی ؛ نبوغ چاپ اول 1381.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 563